خلاصة:
نظام آموزش و پرورش، مدارس و معلمان به مثابهی نقطهی ثقل نظامهای سیاسی-اجتماعی و کانون و محور اصلی تحرک، پویایی و توسعهی ملی به شمار میآیند. پایهی توسعهیافتگی در هر کشور در دورههای آموزش عمومی گذارده میشود. نظام سیاسی از طریق فرایند سیاستگذاری باید این آموزشها را به گنجینه روشهایی تبدیل کند که کودکان و نوجوانان را از مادهی خام انسانی مبدل به انسانهای پرورش یافته و دارای فرهنگ مشارکت فعال، آگاهانه، علمی، انسانی در امور جامعه گرداند. روش پژوهش حاضر کیفی-تبیینی میباشد و به هدف بررسی رابطه و تاثیر نظام سیاسی و نهاد آموزش و پرورش انجام گرفته است. در نهایت نیز بعد از بررسی اسناد و مدارک علمی و همچنین پیشینهی تحقیقاتی که در این رابطه وجود داشت به این نتیجه دست یافتیم آموزش و پرورش به عنوان یک نهادگسترده و پیچیده، نقش تعیین کننده و سرنوشتساز در فرایند رشد و توسعه کشور ایفا میکند و از طرفی از نظام سیاسی کشور تاثیر مستقیم می-پذیرد؛ به گونهای که وضعیت آینده جامعه را میتوان در آیینه امروز مدارس به نظاره نشست. آموزش و پرورش به مثابه پل ارتباطی، بین گذشـته حال وآینده کشور پیوند برقرار میکند.
ملخص الجهاز:
در نهايت نيز بعد از بررسي اسناد و مدارک علمي و همچنين پيشينه ي تحقيقاتي که در اين رابطه وجود داشت به اين نتيجه دست يافتيم آموزش و پرورش به عنوان يک نهادگسترده و پيچيده ، نقش تعيين کننده و سرنوشت ساز در فرايند رشد و توسعه کشور ايفا ميکند و از طرفي از نظام سياسي کشور تاثير مستقيم ميپذيرد؛ به گونه اي که وضعيت آينده جامعه را ميتوان در آيينه امروز مدارس به نظاره نشست .
کارکردهاي سياستگذاري آموزشي بدين جهت داراي اهميت و درخور توجه پژوهشگران و تحليلگران دانسته شده است که نوع سياست ها، تصميمات و کنش هايي که نهاد دولت در اين عرصه اتخاذ ميکند در ميزان توفيق نظام آموزش و پرورش در نيل به اهداف پيش بيني شده ، ارائه ي آموزش باکيفيت و تربيت صحيح دانش آموزان بسيار مؤثر است (Stevenson &Bell ، ٢٠٠٦، به نقل از حيدري، ١٣٩٨).
عالمي (١٣٨٦) در پژوهش خود در رابطه با تاثير نظام سياسي بر آموزش و پرورش به اين نتيجه رسيد که : سياست گذاري فرهنگي به عنوان يکي از ارکان مهندسي فرهنگي، تنها هنگامي ميتواند اهداف مطلوب فرهنگي را در جامعه محقق کند که ابزارهاي سياست گذاري را به طور فرابخشي و جامع برگزيند.
نويد ادهم و صادق زاده (١٣٩٤) در پژوهش خود تحت عنوان "طراحي الگوي سياست هاي فرهنگي نظام آموزش و پرورش " به اين نتيجه رسيد که آموزش و پرورش به عنوان يک نهاد گسترده و پيچيده ، نقش تعيين کننده و سرنوشت ساز در فرايند رشد و توسعه کشور ايفا ميکند و از طرفي از نظام سياسي کشور تاثير مستقيم ميپذيرد؛ به گونه اي که وضعيت آينده جامعه را ميتوان در آيينه امروز مدارس به نظاره نشست .