خلاصة:
نقد در لغت به معنی جدا کردن سره از ناسره و در اصطلاح عبارت است از بهین چیزی برگزیدن. نقد همچون آیینه تمام نمای ذوق، درک و دریافت ابنای عصر، در پرتو زیبایی شناسی اثر ارزش واقعی آن را پیش روی مخاطب به تصویر میکشد. امروزه این علم به عنوان ترازوی سنجش آثار هنری مورد استفاده میگیرد. هرچند که در ایران به طور مستقل این علم جزو علوم نوظهور است اما با نگاه اجمالی به آثار گذشتگان میتوان رگه هایی از داوریهای ذوقی و زیبایی شناسی را در هر عصری یافت به طوری که گردآوری و شناخت ویژگیهای جمالی و ذوق حاکم بر هر عصر کمک شایانی به درک دقیق آثار شاعران و نویسندگان و هنرمندان خواهد کرد به عنوان مثال در سبک هندی که شاعران به طور جدی تر به ویژگیهای سبک و نقد ادبی توجه کردند جریانهای مختلف ادبی، ذوق مسلط و عناصر زیبایی شناختی را میتوان در این آثار به وضوح دید. در این میان میرزا محمدعلی صائب تبریزی (1000-1080) به عنوان شاعری آگاه از مسائل ادبی عصر خود بیش از شاعران هم دورهاش به این مهم پرداخته است. در این جستار که با روش تحلیل محتوا مبتی بر منابع کتابخانهای انجام گرفته، سعی بر آن است که با موشکافی دیوان صائب تبریزی و بررسی ویژگیهای «لفظ و معنی» هم به ذوق انتقادی این شاعر پی برد و هم زمینههای شکل گیری نقد ادبی را در ایران بررسی کرد.
ملخص الجهاز:
بنا بر تحقیقات موجود نخستین شاعری که از واژه نقد به منای نقادی و سنجش اثر نام میبرد فرخی سیستانی است وی در مدح ممدوح خویش میگوید: هنگام مدح او دل مدحت گران او از بیم نقد او بهراسد زشاعری نقدی کند درست و درو هیچ عیب نی کان نقد را وفا نکند شعر بحتری (دیوان،381) وی نقد پادشاه را در شعر خود ملاک سنجش شاعری عنوان کرده است «در شعر فرخی واژه نقد کاربردی بسیار طبیعی دارد و این خود حاکی از آن است که این کلمه در روزگار وی پیشینهای ممتد داشته و در نتیجه شمول و رواج روزمره طبیعی یافته است» (درگاهی، 1377: 190) در جای دیگر وی از پادشاه با عنوان سخن شناس (منتقد) نام میبرد: سخن شناسی کز بیم نقد کردن او شود زبان سخنگوی گنگ و یاوه درای (همان 385) پس از فرخی عنصر المعالی در قابوس نامه خطاب به فرزندش میگوید: «نقد شعر بیاموز تا اگر میان شاعران مناظره اوفتد یا با توکسی مکاشفتی کند، یا امتحانی کند عاجز نباشی» (عنصر المعالی، 1366: 190) او نقد را از ضروریات شاعری و مناظره عنوان میکند و در چهار مقاله عروضی سمرقندی آشنایی با مفاهیم نقد چه از لحاظ معنی و چه از نظر لفظ ابزار اصلی کار شاعر و نویسنده بیان میشود «هر که را طبع در نظم شعر راسخ شد.