خلاصة:
آشنایی مسلمانان عرب با فرهنگ،تمدن و شیوه حکومتداری ملل مغلوب از جمله ایرانیان پس از فتوحات، شیوه زندگی و فرهنگ و نظام حکومتداری خلفای مسلمان،بخصوص عباسیان را تحتتاثیر قرار داد.
این تاثیر پذیری،بخشی در یک فرایند طبیعی شکل گرفت،و بخشی عمدتا بر اساسی نوعی تعامل آگاهانه و در نتیجهء تکیه عباسیان بر ایرانیان در جریان به قدرت رسیدن بود.
شعوبیه به عنوان یک جریان پیچیده و چند لایه در این تاثیرگزاری جایگاه ویژهای دارد.حرکت این جریان بخشی به صورت احیا و بخشی به صورت بازتولید فرهنگ باستانی ایران و تزریق آن در جامعه اسلامی بود.
البته برخلاف نظریه رایج که برای ایرانیان نقش اساسی در سرنگونی امویان و به قدرت رسید عباسیان قائل است.نظریه دیگری،این سرنگونی را نه محصول حرکت خودجوش ایرانیان،بلکه محصول توطئه مشترک دشمنان اسلام و حکومت اسلامی میداند.
اما،هرچه هست نتیجه آن احیای نظام سیاسی-اداری ساسانیان در دوره عباسیان است.علاوه بر آن حضور ایرانیان در این عرصه است.از بارزترین جلوهای تاثیر و نفوذ ایرانیان بر جریان عمومی تمدن اسلامی و به ویژه خلافت،شکلگیری مقام وزارت،امور دیوانی،پندنامهها،آداب و رسوم درباری،حق الهی حکومت و...می باشد.در این فرایند گروهی از نخبگان ایرانی توانستند با بهرهگیری از موقعیتهای خاص،هویت باستانی و آداب و رسوم حکومتداری ساسانی را به دولت عباسی منتقل کنند.
ملخص الجهاز:
"ازآنجاکه خلفا پس از فوت پیامبر(ص)-بجز دوران خلافت امام علی(ع)-از معرفت دینی فاصله گرفته و در عمل براساس علائق و تمایلات شخصی که بسیاری تحت تأثیر رسوبات دوره جاهلی بود و ونیز الزامات و مقتضیات عمل سیاسی،عمل میکردند،به تدریج نبوتو امامت دینی به خلافت و خلافت به نوعی سلطنت تبدیل شد و از دوره بنی عباس-با توجه به تمایلات خاصی که نسبت به ایرانیان از خود نشان دادند-مفاهیم و روشها و تجربیات نظام سلطنتی ساسانی در حد اکثر ممکن به کار گفته شد.
این پژوهش در پی آن است که شیوه انتقال و چگونگی تأثیرگذاری شیوه حکومتداری ایرانیان پیش از اسلام بر شیوه حکومتداری عبارسیان مورد گفتگو قرار دهد عباسیان و ایرانیان در آستانه به قدرت رسیدن خلفای عباسی عباسیان از زمانی که در کوفه کامیابی چندانی در گسترش دعوت خود نیافتند،به خراسان روی آوردند و از این پس تا زمانی طولانی حکومت آنان در پیوند با ایرانیان، سنت و آداب حکومتداری و...
این است که شعوبیه هم در ارائه ساختارهای ایرانی در نظام سیاسی و اداری عباسیان نقش داشتند و هم در نفوذ دادن افرادی که با آنها در ارتباط و دستپروردهء آنان بودند.
و چون دولت ساسانی ایران تنها دولتی بود که بیش از چهار قرن بر این بخش از شرق فرمان رانده و امپراتوری بزرگی را اداره کرده بودند،و از طرف دیگر در میان ملتهای اسلامی ایرانیان یگانه ملتی بودند که به واسطه آشنایی با فنون مملکتداری میتوانستند زمام کارهای خلافت را بدست گیرند،ازاینرو جای تعجب نبوده اگر سیاستمداران اسلامی سازمان دولت ساسانی را نمونهء برجستهء تشکیلات اداری شمرده و در هر گام از ایشان پیروی کردهاند."