خلاصة:
روابط خارجی ایران در دورهء پهلوی دوم با شیخ نشینهای خلیج فارس،تحت تأثیر مجموعهء رویدادهای منطقهء خلیج فارس و دریایی عمان در دههء 1970 م،1350 ش،قرار داشت.خروج نیروهای انگلستان از خلیج فارس براساس سیاست شرق کانال سوئز و مسئلهء خلاء قدرت در منطقه،دکترین نیکسون مبنی بر اعطای هرچه بیشتر اختیارات امنیتی به متحدان امریکا در مناطق ژئوپولتیک جهان،تحول نقشآفرینی ایران به عنوان قدرت برتر در حوزهء خلیج فارس با هدف پرکردن خلاء قدرت،افزایش قیمت نفت و توسعهء توانمندی نظامی تهران از جمله عواملی بود که باعث گسترش روابط ایران با کشورهای حوزهء خلیج فارس گردید.از این میان دولت عمان از جایگاه ویژهای در روابط خارجی ایران برخوردار است.روابط با سلطاننشین عمان و حضور سیاسی و نظامی ایران در این کشور در راستای سیاست کلی دولت پهلوی قابل توجیه است.
این مقاله روابط ایران و عمان را به ویژه بین سالهای 1970 تا 1979 م در عرصههای مختلف مورد بررسی قرار دادهاست.
ملخص الجهاز:
"دولت ایران که پس از خروج عناصر انگلیسی از خلیج فارس و افزایش توانمندی اقتصادی و نظامی حاصل از فروش نفت و تحکیم هرچه بیشتر روابط با آمریکا،درصدد توسعهء نقشآفرینی خود در حوزهء استراتژیک خلیج فارس و تنگهءهرمز،آبراهی که بخش جنوبی آن در تملک عمان قرار داشت،بود،به سرعت از این پیام استقبال نمود.
توسعهء زیرساختهای اقتصادی عمان همواره در دستور کار شاه و دولت ایران بود؛امری که شاه از آن به عنوان ابزاری مطمئن در کاهش مخالفتها و اعتراضات مردمی یاد میکرد؛ چنانکه به هنگام دیدار با سلطان قابوس در سال 1352 در تهران گفت:«باید در این فرصت متذکر شوم که به عقیدهء ما تأمین امنیت کشور شما نه فقط مستلزم برخورداری از قدرت نظامی است بلکه لازم است بهبودی در وضع زندگی مردم نیز صورت گیرد» (وزارت امور خارجه،1355:ص 89).
با اعلام خروج نیروهای انگلیسی از منطقهء خلیج فارس و جلوس سلطان قابوس بن سعید که نقطهء عطفی در روابط ایران با عمان بود،دولتمردان ایران به منظور ایفای هرچه بیشتر نقش امنیتی خود و در راستای بسط و گسترش قدرت مانور در تنگهء هرمز و ماورای آن،به سوی عمان گرایش یافتند؛دولتی نو پا و توسعه نیافته که در نتیجه نبرد فرسایشی با چریکهای ظفار و عقب ماندگی شدید اقتصادی و فرهنگی ناتوان بود و علاوه بر آن بر بخش بسیار مهم جنوبی تنگهء هرمز که در سیاست خارجی ایران اهمیت راهبردی داشت،حکومت میکرد."