خلاصة:
افکار مزاحم از ویژگیهای اختلالهای هیجانی و اضـطرابی هستند. این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهایی که بیماران و غیربیماران، برای مهار افکار مزاحم بـه کار می برند، انجام شد. دو گروه از بیماران مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری (OCD؛ 11 مرد و 14 زن با میانگین سنی 29 سال) و اختلال اضطراب ـ افسردگـی مختلط (MADD؛ 10 مرد و 15 زن با میانگین سنی 27 سال) و یک گروه غیربیمار (12 مرد و 13 زن با میانگین سنی 28 سال) انتخاب شدنـد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های مهـار فکر (ولز و دیویس، 1994) و اضطراب و افسردگی بک (بک، اپشتین، براون و استیر، 1988؛ بک، راش، شاو و ابری، 1979) پاسـخ دادند. یافته ها نشان دادند که بیماران OCD و MADD بیشتر از راهبردهای نگرانی و تنبیه استفاده می کنند. گروه غیربیمار راهبردهـای مهار اجتماعی و انحراف توجه را بیشتر به کار می برند. بین گروهها تفاوت معناداری براساس استفاده از راهبرد ارزیابی مجدد دیده نشد.
ملخص الجهاز:
"راهبردهای شناختی در بیماران مبتلا به اضطراب-افسردگی مختلط و وسواس-بیاختیاری noisserpeD-yteixnA dexiM htiw stneitaP ni seigetartS evitingoC sredrosiD evislupmoC-evissesbO dna فاطمه معین الغربائیمربی جهاد دانشگاهیواحد تربیت معلم دکتر محمد صنعتیدانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران دکتر محمد رضا شعیریاستادیار دانشگاه شاهد مهدی فدائیکارشناس ارشد روانشناسی بالینی (به تصویر صفحه مراجعه شود) چکیده {IBافکار مزاحم از ویژگیهای اختلالهای هیجانی و اضطرابی هستند.
از سوی دیگر،افراد مبتلا به اختلال وسواس-بیاختیاری،از راهبرد انحراف توجه کمتر استفاده میکنند که این امر با یافتههایپژوهش امیر،کش من و فوآ(1997)و برهمند(2009)همسو است و نشان میدهد(ولز،1999،2009)که اگرافراد وسواسی میتوانستند به نوعی برافکار خود متمرکزنشوند و به محضبروز افکار ناخواسته،توجه خود را بهسوی امر دیگری معطوف کنند،امکان فاصلهگیری ازنشانههای وسواس-بیاختیاری وجود داشت.
افزون براین،به نظر میرسد که ارزیابی مجدد در مقولهپردازش مهار شده میگنجد که نیازمند توجه زیاد،تلاشبسیار و منابع شناختی قدرتمند است(اوهمن،1999)درحالی که در اختلال وسواس-بیاختیاری پردازش خودکارفعال میشود و شاید به همین دلیل باشد که برخی ازمولفان(ولز،2009)هدف شناخت درمانگری را جانشین-کردن پردازش مهار شده به جای پردازش خودکاردانستهاند.
از دیگر نتایج پژوهش حاضر این بود که افراد مبتلابه اختلال اضطراب-افسردگی مختلط،از راهبردهایانحراف توجه و مهار اجتماعی در مقایسه با افراد غیر-بیمار کمتر استفاده میکنند.
A,airruL o} &%02513IVRG025G% برای مهار فکر است و به احتمال زیاد افراد مبتلا بهمشکلات هیجانی در برخورد با مسائل کمتر این شیوه رابه کار میگیرند(کلارک{o1o}و فربورن{o2o}،1998/1380).
این پژوهش همسو با دیگر پژوهشها،این نتیجه رامورد تأیید قرار میدهد که مبتلایان به اختلالهای اضطرابیاز جمله وسواس-بیاختیاری و اضطراب-افسردگی مختلطبرای مقابله با افکار ناخوانده و اضطرابزا از راهبردهایتنبیه و نگرانی استفاده میکنند که همین امر موجبدوام و شدت اختلال میشود."