خلاصة:
در ادبیات جامعه اطلاعاتی، وجود سه رویکرد فکری متفاوت، در تبیین علل و شرایط شکل گیری این جامعه، قابل تشخیص است: رویکرد بازار ـ محور که تغییر بافت نیروی کار در جوامع صنعتی و تغییر ساختار اقتصادی را عامل شکل گیری جامعه اطلاعاتی می داند؛ رویکرد فناورانه، عواملی مانند رایانه و فناوریهای متعلق به آن را به عنوان عامل اصلی دگرگونی اجتماعی اعلام می دارد؛ در رویکرد سوم، دانش اساس تغییر در شکل تولید از کالا به ارائه خدمات در جوامع فراصنعتی معرفی و اطلاعات، مبنای اصلی شکل گیری جامعه اطلاعاتی شناخته می شود. در نهایت، انگیزه های دستیابی به جامعه اطلاعاتی در جوامع مختلف، این عوامل هستند: نیروهای گسترده فراملی برخاسته از شرایط اقتصاد جهانی و رقابت در بازارهای بین المللی، برنامه ریزیهای ملی دولتها برای حفظ موقعیت مناسب اقتصادی و تأثیرگذاری جهانی (برای کشورهای پیشرفته) و نیز رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی بلندمدت (برای کشورهای کمتر توسعه یافته). شاخصهایی که در طبقه بندیهای مختلف برای سنجش و تعیین فاصله و رتبه کشورها نسبت به هم در جامعه اطلاعاتی استفاده می شوند، عبارتند از: سطح آموزش و درصد باسوادی، میزان بهره برداری و سهولت دسترسی به رسانه های ارتباط جمعی مثل اینترنت، تلفن، تلویزیون، روزنامه و کتاب، ساختارهای نظام یافته برای تولید، پردازش و گردش اطلاعات در جامعه، برنامه ریزی دولتها برای تحقق جامعه اطلاعاتی، شاغلان بخش اطلاعات، دانش آموختگان علوم رایانه و رشته های مهندسی و زیرساختهای ارتباطی و شبکه ای.
ملخص الجهاز:
(كوفي عنان، دبيركل سازمان ملل متحد) چکيده در ادبيات جامعة اطلاعاتي، وجود سه رويکرد فکري متفاوت، در تبيين علل و شرايط شکل گيري اين جامعه، قابل تشخيص است: رويکرد بازار ـ محور که تغيير بافت نيروي کار در جوامع صنعتي و تغيير ساختار اقتصادي را عامل شکل گيري جامعه اطلاعاتي مي داند؛ رويکرد فناورانه، عواملي مانند رايانه و فناوريهاي متعلق به آن را به عنوان عامل اصلي دگرگوني اجتماعي اعلام ميدارد؛ در رويکرد سوم، دانش اساس تغيير در شکل توليد از کالا به ارائة خدمات در جوامع فراصنعتي معرفي و اطلاعات، مبناي اصلي شکل گيري جامعة اطلاعاتي شناخته مي شود.
شاخصهايي كه در طبقهبنديهاي مختلف براي سنجش و تعيين فاصله و رتبه كشورها نسبت به هم در جامعة اطلاعاتي استفاده ميشوند، عبارتند از: سطح آموزش و درصد باسوادي، ميزان بهرهبرداري و سهولت دسترسي به رسانههاي ارتباط جمعي مثل اينترنت، تلفن، تلويزيون، روزنامه و كتاب، ساختارهاي نظاميافته براي توليد، پردازش و گردش اطلاعات در جامعه، برنامهريزي دولتها براي تحقق جامعه اطلاعاتي، شاغلان بخش اطلاعات، دانشآموختگان علوم رايانه و رشتههاي مهندسي و زيرساختهاي ارتباطي و شبكهاي.
اين پژوهشگران، تنظيم يک هدف ملي جديد و تحقق جامعه اطلاعاتي براي کشور ژاپن را در برنامة کاري خود داشتند و تمرکز آنها در مطالعاتشان بيشتر روي اثر رسانههاي ارتباط جمعي در آمريکا و گردش اطلاعات در ژاپن بود.