خلاصة:
ارزیابی میزان کارایی یا ناکارآمدی برنامههای آموزشی نسبت به فلسفۀ آنها، نیازها، شرایط اجتماعی، مسائل اقتصادی، فناوری روز و بازار کار در تمامی حوزههای دانش، امری بدیهی و جاافتاده است. بازنگری در برنامۀ آموزشی کتابداری و علم اطلاعات نیز به دلیل ارتباط تنگاتنگ آن با مسائل، موضوعات و فناوری روز، اهمیت بسیاری دارد. بررسی نوشتارهای حوزۀ کتابداری و علم اطلاعات در ایران نشان میدهد تمامی صاحبنظران و پژوهشگران، برنامههای آموزشی این حوزه را با تحولات جاری و نیازهای جامعه ناهماهنگ دانسته و خواستار بازنگری در این برنامهها شدهاند؛ به طوری که ضرورت بازنگری در نظام آموزشی کتابداری و علم اطلاعات به صورت یک مفهوم کلیشهای درآمده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی موانع و مشکلات آموزشی کتابداری و علم اطلاعات در ایران و ارائۀ راهکارهایی به منظور بهینهسازی نظام آموزشی کنونی در این حوزه است. در این نوشتار، ده مورد از مهمترین موانع آموزشی کتابداری و علم اطلاعات و راهکارهای غلبه بر آنها ارائه و تحلیل شده است. مقالۀ حاضر، بخشی از یک برنامۀ پژوهشی وسیع و مقدمهای برای حرکت در مسیر تدوین چارچوبی برای آموزش کتابداری و علم اطلاعات در ایران به شمار میآید. با بررسی و تحلیل موانع و ارائۀ راهکارهای غلبه بر آنها، دیدگاه کلی و جدیدی شکل میگیرد که ما را به سوی یک نگرش جدید و نظاممند نسبت به آموزش در این حوزه، هدایت میکند.
ملخص الجهاز:
"هر چند تلاشهایی در راستای ارائۀ راهکارهایی برای بهینهسازی نظام آموزشی کتابداری صورت گرفته و آخرین مورد آن طراحی سرفصل درسهای کتابداری و علم اطلاعات توسط کمیتۀ برنامهریزی مربوط در وزارت علوم- در سال 1388- است، اما به نظر میرسد تاکنون در ایران یک چارچوب نظاممند و راهبردی در این زمینه تدوین نشده است.
«تهوری» بازنگری در برنامههای آموزشی را با توجه به تغییر و تحولهایی که در جامعه صورت میگیرد و پرورش نیروی انسانی متناسب با این تحولات را در سایۀ برنامههای آموزشی متناسب با آن ضروری میداند و اهمیت تناسب و هماهنگی برنامههای آموزش کتابداری و علم اطلاعات را با دانش و مهارتهای مورد نیاز آنها در محیط جدید بر میشمارد (تهوری، 1385).
تحلیل مطالعات صورت گرفته و تفکر و تأمل دربارۀ آموزش در حوزۀ کتابداری و علم اطلاعات، بیانگر آن است که ده مورد از مهمترین مشکلات عمدهای که در نظام آموزشی این حوزه وجود دارد، عبارتند از: ـ مسائل کلی در نظام آموزشی ایران ـ توجه نکردن به بازار کار ـ ناهماهنگی با تغییر در پارادایمهای علمی و پیروی درسهای فعلی از پارادایم سنتی و نسبتا منسوخ کتابخانه ـ کمتوجهی به آموزش مهارتهای پایه و مورد نیاز در جامعۀ اطلاعاتی و معرفتی ـ درسهای کم ارتباط یا بیارتباط زیاد و عام و غیرتخصصی بودن درسهای کتابداری و علم اطلاعات ـ استفاده نکردن از واژگان مناسب در عنوان درسها و به طور کلی نام رشته ـ ارتباط نداشتن ارگانیک سطوح مختلف تحصیلی از کاردانی تا دکتری ـ ضعف در محتوای درسها و اطلاعاتی که سرکلاسها ارائه میشود ـ مسائل مربوط به استادان و دانشجویان ـ نبود یک برنامۀ منسجم و یک نظریۀ پویا و کارآمد."