چکیده:
رویداد دمدم شرح یکی از درگیری ها و جنگ های کردهای غرب ایران به رهبری امیرخان با حکمرانان صفویه بود. این حادثه در دوران شاه عباس اول رخ داد. کردها در این حادثه شکست خوردند و قلعه آنان به نام دمدم ( نزدیک ارومیه فعلی) به تصرف نیروی نظامی صفوی در آمد. شرح این رویداد به تفصیل در "عالم آرای عباسی" نوشته اسکندربیگ منشی آمده است. تنها منبع به زبان کردی که از این حادثه یاد کرده، داستانی منظومه ای به نام "بیت دمدم" است. گوینده یا گویندگان ناشناس این داستان منظومه ای با بیانی حماسی و در چارچوب یک گفتمان روایی حماسی- مذهبی به شرح این رویداد پرداختهاند. مساله بازنمایی این حادثه در این دو منبع که اولی اثری تاریخ نگارانه است و دومی در قالب ادبیات عامه میگنجد، مساله این نوشتار است. مقایسهی این دو منبع نشان می دهد که این دو منبع در شیوهی بازنمایی، منظرها و ارزشهای ایدئولوژیک راوی، روایت رئالیستی و سوررئالیستی از امر واقع تاریخی و در نهایت قضاوت دربارهی رخداد مورد نظر در تمایز با یکدیگر می باشند و رویداد دمدم در هر یک از این دو منبع بازتاب متفاوتی یافته است. عالم آرا یک اثر سفارشی دستگاه سلطه مرکزی است که کاربرد زور و خشونت را برای قدرت مرکزی و حذف رقیبان مشروع می داند، ولی مقاومت قدرت های غیر مرکزی را نامشروع و یاغیگری تلقی می نماید. ولی بیت دمدم مقاومت اهالی دمدم را مقاومتی مشروع می داند. در واقع هر یک از این دو ژانر به دنبال مشروعیت بخشی به کنش سیاسی کنشگران متن می باشند. البته یک تفاوت مهم وجود دارد: عالم آرا اثر سفارشی دستگاه سلطه مرکزی است و در واقع روایت دستگاه سلطه از اعمال قدرت و خشونت خود است. ولی بیت دمدم روایت مردم از مقاومت خود در برابر دستگاه سلطه میباشد.
خلاصه ماشینی:
"بیت دمدم محمد مختاری در "حماسه در رمز و راز ملی"قائل به یک پیش مرحله در شکل گیری حماسه می باشد که این پیش مرحله را می توان با بیت دمدم منطبق دانست؛"این گونه شعر داستانی [حماسه]، منظومه ای بزرگ و چند سویه است که آمیزه اسطوره و تاریخ و افسانه و فولکلور است، و غالبا در مرحله نخستین یا دوران پیدایش خود، از داستان- سروده ها و روایت های شفاهی پراکنده در ستایش پهلوانان و یادکردهای قومی و نبردهای خاندانی و...
چگونگی آغاز روایت عالم آرای عباسی با این عنوان گزارش رویداد را آغاز می کند؛ "ذکر مخالفت و عصیان امیرخان برادوست و رفتن جناب اعتمادالدوله به ولایت ارومی و محاصره قلعه دمدم و بیان سوانح حالات" و در اولین عبارت می نویسد؛ "شرح حال امیر خان چولاق عبرت بخش عالمیان است"[7].
عالم آرا در روایت خود به چنین گفت و گویی اشاره نمی کند و جریان را به شکلی دیگر توضیح می دهد؛" در ابتدا فرماندهی جمعیت جلالی- ظاهرا گروهی از قبیله کرد جلالی از اصفهان به سمت آذربایجان برده شده اند - و فوجی از افواج صفوی که به سمت کردستان در حال حرکت بودند، پیر بوداغ امیرالامراء تبریز بر عهده گرفته بود که امیرخان از این امر ابراز نارضایتی می کند و شاه عباس برای راضی نمودن امیرخان، حسن خان را به جای او تعیین می کند."