خلاصه ماشینی:
جنون لیر نوعی تزکیهی رقیق است و تراژدی با تکیه بر همان اصل نقیصهی قهرمان(اگر بشود لیر را به این صفت نامید)و با همان اصل خونباری،به پالودگی،حزن،تحسر و لبگزی نمیانجامد-پایان باز ماجرا در سویهی لیر و کردلیا با توجه به گفتههای دوک آلبانی خطاب به گونریل و انهدام هرم قراردادی ما-تراژدی شاید اصلا نگاهی بر نمایش«لیرشاه»به کارگردانی آرش دادگر و دیگرخوانی حمید نعیمی تفسیری بر خلاصهی خبری که نیست علی شمس نقد (به تصویر صفحه مراجعه شود) واژهی بجایی نباشد.
فریاد ادموند و کوبش کتاب بر زمین یا آن گفته که من از طبیعت پیروی میکنم،به شکل تمام در انتقال احساس موجود در صحنه فائق میآید و این همان نتیجهای است که باید از صحنهی دوم پرده اول نمایشنامهی لیرشاه اخذ شود.
این همزمانی که در هر زمانی دیده میشود،در لیرشاه دیگر خوانی شده در مواجهه کردلیا و ادموند قابل رؤیت است.
جایگزین این صفت برای کردلیا عشق است.