خلاصه ماشینی:
در این صحنه اشعار ریتیمک قبلا ضبط شده،بازیگران لب زده و به رقص مشغول میشوند و جالب اینکه هیچکدام از شخصیتهای نمایش دلیل ایجاد حرکات ریتمیک خود را نمیدانند و صرفا به اعمالی دست میزنند که بسیار کشدار و عاری از هرگونه جذابیت نمایشی است.
تماشاگر هرگاه میخواهد با طنز موجود در نمایش همراه شود موسیقی جدی و پرطمطراق انتخاب شده وی را به عمق میبرد و هرگاه میخواهد با بهرهگیری از موسیقی به زیر متنی تراژدیک و خاص دست یابد،شیوه اجرایی بازیگران و دیالوگها چنین اجازهای را به او نمیدهد و اصولا باید پرسید شیوهی اجرایی تخت حوضی چگونه میتواند با بهرهگیری از موسیقی انتخابی کارگردان شکل گرفته و به تماشاگر ارائه شود؟ در پایان این مکتوب به پارهای از سؤالات شکلگرفته در ذهن تماشاگران اشاره میشود که متأسفانه پاسخ آنها در طول اجرا داده نشده و به مخاطبین انتقال نمییابد: 1-علت دست شکسته وبال گردن پدر ماهسیما و دلیل جابهجایی آن به برادر.