خلاصه ماشینی:
اگرچه نمایشنامهها و داستانهای او که تصویرگر زندگی معمول سیاهپوستان زادگاهش یعنی فلوریدای جنوبی بودند،به خاطر بیدادگری نژادپرستانهی آن دوران به طور گسترده مورد بیتوجهی واقع شدند،اما آثار هورستن که دیری نادیده گرفته میشد دستخوش بازبینیهای نقدگرایانه ارزشمندی شد،به خصوص از پیدایش رمان اعتراضی سیاهان و از زمان ظهور تا شهرت یافتن ریچارد رایت3،رالف الیسون4و جیمز بالدوین5طی دههی 1950.
در (به تصویر صفحه مراجعه شود) سال 1927 هورستن به همراه لنگستن هیوز15 و چندین هنرمند دیگر مجلهی ادبی فایر!16که به فرهنگ آفریقایی-آمریکایی اختصاص و عمری کوتاه داشت را بنیان نهادند.
نمایش انتقادی موزیکال سیاه suoiruF dna tsaF (1931)،شامل چندین قطعهی کوتاه نوشتهی هورستن است که از معیارهای نمایش مینسترل22، که در آن تلاش میشود سیاهان را بدون ترفندهای کلیشهای به روی صحنه بیاورند،عدول میکند.
این نمایشنامه که نمایندهی موزیکالهای انتقادی هورستن است، تلاشهای او در به تصویرکشیدن صدای اصیل سیاهان بر صحنهای آمریکایی را بازتاب میدهد و شامل بخشهایی است که بعدها در داستانهای ملهم از افسانههای عامیانهاش، neM dna seluM (1935) انتشار میدهد.