خلاصه ماشینی:
اکبر رادی اصرار دارد همراهی غیر سنخیتدار و نامتجانس این دو فضاسازی در معماری خانه و ابزار صحنه دیده شود:چنین شاکلهای موقعیت زمانی،مکانی و فرهنگی و سیاسی ساکنان و نیز آدمهای مرتبط با نویسنده (محمود شایگان)را در اوایل سال 1357 و آستان انقلاب نشان میدهد.
طرح صحنه اول چنین است:اکبر رادی تعدادی از نمایندگان حوزه ادبیات و هنر،از نویسنده و منتقد هنری گرفته تا روزنامهنگار،مدیر انتشارات،مدیر کل اداره نگارش،دانشجو و کارگردان تئاتر را در خانه محمود شایگان(نویسنده)به بهانه چاپ و اجرای نمایشنامه«آواز در باران»و نیز تألیف آخرین اثرش به نام«منجی در صبح نمناک»دور هم جمع میکند و نهایتا گردهمایی را به میزگردی برای بروننمایی و برونریزی دیدگاهها،افشای عملکردها و حتی انعکاس نوع نگرش آنها به همدیگر تبدیل مینماید که در ادامه خودبهخود به یک جلسه محاکمه بدل میشود.
همچنین اکبر رادی نگاهی به چندپیشگی هنردوستان و دانشجویان جوان نیز دارد که با تظاهر به هنرپیشگی و حتی نویسندهبودن وارد حوزه تئاتر میشوند و چندپیشه عملی و اجرایی را به عهده میگیرند و انجام میدهند:یک دانشجوی رشته حقوق دانشگاه که عکاس و خبرنگار هم هست و در دانشگاه چند نمایشنامه روی صحنه برده،یکی از نمایشنامههایی را که خود نوشته به شایگان میدهد تا آن را بخواند و نظرش را اعلام کند(صفحه 473).
این بخش با در نظر گرفتن اینکه خود شایگان و حتی اکبر رادی هردو نمایشنامهنویس هستند، به گونهای تلویحی و طنزآمیز به این نکته اشاره دارد که نمایشنامهنویسان تحت پیگرد سیاسی هستند و امنیت فردی و اجتماعی ندارند: مرد دوم:(کپه کتاب و دفتر و اوراق را توی یک کیسه تپانده،اینک جلوی تصویر چخوف ایستاده است)این ریشوئه هم مظنون است، باید ضمیمه بشود!(او تصویر را برمیدارد و در کیسه فرو میکند) مرد اول:از همکاری صمیمانه شما متشکرم آقای شایگان!