چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسهی طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبک زندگی در افراد وابسته به مواد و افراد عادی بود. طرحوارههای شناختی و سبک زندگی به علت اهمیتی که در تفسیر کردن موقعیتهای خاص دارند در نظریههای شناختی نقش مهمی دارند. روش: روش تحقیق حاضر، علی-مقایسهای از نوع توصیفی است. نمونه شامل 100 نفر از افراد وابسته به مواد و 100 نفر از افرادی بود که به مواد وابستگی نداشتند و به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسشنامههای طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه) و موفقیتهای بین فردی آدلر (فرم بزرگسالان). یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گروههای پژوهش در طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که افراد وابسته به مواد از سطوح بالای طرحوارههای ناسازگار اولیه رنج میبرند و سبک زندگی در افراد وابسته به مواد ناسازگار است. این موضوع نشان میدهد که در پیشگیری از وابستگی به مواد و در درمان آن باید به عوامل شناختی توجه شود.
Objective: The aim of this study was to compare early maladaptive schemas and life styles in drug dependences and normal population to recognize their role in drug dependence. Due to their importance in interpretation of special situations، cognitive schemas and life styles have a significant role in cognitive theories. Methods: The method of this research were post-facto and sectional styles. The population were included of 100 drug dependence adults and 100 non-drug dependence who were selected by at-reach methods. Young early maladaptive schema-short form and Basic Adlerian scales for interpersonal success-adult form questionnaires were used. Findings: the results showed that there were significant differences between early maladaptive schemas and life styles in groups under research. Conclusion: the study showed that drug dependence people suffer from high levels of early maladaptive schemas and their life styles are maladaptive. As a result، in prediction of dependence to drug and in treating it too much attention must be given to cognitive factors.
خلاصه ماشینی:
"Beck, Wright, Newman & Liese Brotchie, Meyer, Copello, Kidney & Waller Decouvelaere, Graziani, Gackiere-Eraldi, Rusinek & Hautekeete Alcohol Dependent Clinical 6.
Brown Baranoff, Oei, Cho & Kwon Basic Adlerian Scales for Interpersonal Success-Adult Form منظور پی بردن به سبک زندگی افراد و کشف نقش و اثربخشی فرد در اجتماع، شغل و روابط صمیمی و نزدیک به کار میرود (کرن، ویلر، کارلت 1 ، 1997).
بر اساس یافتههای بدست آمده، بالا بودن نمرات طرحوارههای ناسازگار اولیه در گروه وابسته به مواد احتمالا نشان دهندهی آن است که این افراد تجارب آسیبزایی در دوران کودکی و نوجوانی خود تجربه کردهاند؛ تجاربی که باعث بهوجود آمدن دیدگاهی منفی و ناسازگارانه نسبت به خود و جهان پیرامون شده است.
بالا بودن نمرات افراد وابسته به مواد در حوزهی «بریدگی و طرد» که شامل طرحوارههای ناسازگار رهاشدگی/بیثباتی، بیاعتمادی/بدرفتاری، محرومیت هیجانی، نقص/شرم و انزوای اجتماعی/بیگانگی است نشان میدهد که این افراد باورهای ناسازگارانهای در زمینهی عدم دریافت حمایت و راهنمایی از سوی افراد مهم زندگی، عدم اعتماد به دیگران و بدبینی افراطی نسبت به اطرافیان، ترک شدن و عدم مطلوبیت خود و احساس بیگانگی از دیگران را تجربه میکنند.
بالا بودن نمرهی طرحوارههای ناسازگار حوزهی «گوش به زنگی بیش از حد و بازداری» در افراد وابسته به مواد، نشاندهندهی این است که این افراد احتمالا تمایلی نهفته نسبت به بدبینی و نگرانی دارند و باورهای ناسازگارانهای در زمینهی وظیفهشناسی و اجتناب از اشتباه دارند، به طوری که به منظور اجتناب از طرد دیگران، احساس شرمندگی و از دست دادن کنترل بر تکانههای شخصی، اعمال و احساسات و ارتباطات خود انگیخته خود را به طور افراطی بازداری میکنند (یانگ، کلوسکو و ویشار، ترجمه حمیدپور و اندوز، 1389)."