چکیده:
در اندیشة سیاسی ایرانشهری شاه سـایه خداونـد بـر زمـین اسـت و حضـور شـاه عـادل و فرهمند در راس حکومت موجب خرمی و آبادانی کشور و سعادت و نیکبختی نفوس مـردم خواهد شد. فردوسی در شاهنامه کوشید اندیشه شاه آرمانی را بازسازی کند و متناسـب بـا شرایط زمان خود جلوهای «حماسی » بدان ببخشد؛ اما شهابالدین سهروردی در قرن ششم دریافتی دیگر از همین نظام اندیشه سیاسـی عرضـه کـرد کـه از آن بـه «قرائـت عرفـانی - اشراقی » از اندیشة سیاسی ایرانشهری تعبیر کردهایم . شیخ اشراق در آثـارش از مولفـه هـا و مفردات اندیشه ایرانشهری، که به طور کامل در شاهنامه گردآوری شـده بودنـد، برمبنـای نظام فلسفی اشراقی خود قرائتی نوین عرضه کرد. در این قرائـت جدیـد «عـالم خیـال» بـه مثابة یکی از مهم ترین ابتکارات سهروردی، نقشی اساسی دارد. کارنامة شاهان آرمانی چون فریدون و کیخسرو، که در روایت های کهن جنبة اسطورهای یا حماسی داشتند، در قرائـت سهروردی جنبة عرفانی می یابند و مفاهیمی چون سیمرغ، جـام جهـان بـین ، کـوه قـاف و مانند آن، همگی در نظام فکری اشراقی معنا و مفهوم جدیدی بـه خـود مـی گیرنـد. مقالـة حاضر به ابتکارات سهروردی در حوزة اندیشه سیاسی ایرانشهری می پردازد.
خلاصه ماشینی:
فردوسی در شاهنامه کوشید اندیشه شاه آرمانی را بازسازی کند و متناسـب بـا شرایط زمان خود جلوهای «حماسی » بدان ببخشد؛ اما شهابالدین سهروردی در قرن ششم دریافتی دیگر از همین نظام اندیشه سیاسـی عرضـه کـرد کـه از آن بـه «قرائـت عرفـانی - اشراقی » از اندیشة سیاسی ایرانشهری تعبیر کردهایم .
در واقع نـور کیـان خـره، از آنجـا کـه شریف ترین نوری است که برای صاحب آن برتری و قدرت می آورد، باید بیشتر مناسـب بـا نـوری باشد که در مرحلة سوم و آخر (طمس ) می درخشد و سهروردی افرادی مانند افلاطـون، هـرمس ، (6) کیومرث، فریدون و کیخسرو را به عنوان کسانی که این نور را تجربه مـی کننـد، ذکـر مـی کنـد (پورجوادی، ١٣٨٢: ١٩٤-١٩٥).
بـا توجـه بـه اینکـه انوار سکینه با عالم خیال، منطبق اند، می توان گفت ، در باب یکی دانستن کیان خره و عالم خیال، اتفاق نظر وجود ندارد؛ اما در پیوند این دو تردیدی نیست و به گمان ما دست کم خره، همانگونه که کربن نیز نشان داده است ، با عالم خیال مرتبط است .
این ویژگی در اندیشـة سیاسـی ایرانشهری، همواره به شاهان آرمانی نسبت داده شده است ؛ سنت کهـن ایرانـی بـه ایـن ویژگـی ، خصلتی اسطورهای می بخشید؛ ولی سهروردی آن را در چارچوبی عرفانی درک می کند و متألهـان و «اخوان تجرید» را که با عالم خیال مرتبط اند، دارای قدرت تصرف بر طبیعت و «رئـیس طبیعـی » عالم می خواند.