چکیده:
اقدامات جبرانی، تبعیض مثبت یا تبعیض معکوس واژگانی است که امروزه در اخلاق کاربردی برای مجموعه ای از اقدامات و امتیازاتی به کار می روند که به منظور جبران ظلم ها و تبعیض های تاریخی که بر گروه ها و طبقاتی از جامعه تحمیل گشته، برنامه ریزی شده است. ظلم ها و تبعیض های مذکور می تواند عامدانه یا سهوا و یا از روی غفلت اعمال شده باشد. این اقدامات و امتیازات در ابتدا برای سیاه پوستان و زنان در نظر گرفته شد، اما درباره هر گروه و طبقه دیگر جامعه که مورد ظلم و تبعیض واقع شده اند نیز به اجرا گذاشته می شود. شکل هایی از اقدامات جبرانی در ایران نیز اعمال شده؛ ازجمله واگذاری سهام عدالت و اختصاص سهمیه برای پذیرش دانشجویان مناطق محروم. موافقان این اقدامات استدلال های خود را در دو دسته عمده سامان داده اند: استدلال های گذشته نگر و استدلال های آینده نگر. این نوشتار پس از طرح استدلال های مذکور و گزارش نقد های مخالفان، به بررسی و ارزیابی دلایل دو طرف پرداخته است. نگارندگان استدلالی را با استفاده از نظریه های محرومیت نسبی ـ که در علوم سیاسی مطرح است ـ به نفع اقدامات جبرانی طرح کرده اند که به نظر می آید در کنار دیگر استدلال های موافقان اقدامات جبرانی، این موضع را تقویت می کند. استدلال مذکور از نوع استدلال های آینده نگر است.
Compensatory efforts, positive discrimination or reverse discrimination are the terms which nowadays are used in applied ethics for a set of efforts and privileges which are scheduled for compensation of the historical oppressions and discriminations imposed upon some groups and classes in the society. The mentioned oppressions and discriminations may be applied deliberately or inadvertently or negligently. Although these efforts and privileges were initially taken into account for black people and women, they can be adapted and executed for the other social groups or classes which have suffered from oppression and discrimination. Some forms of compensatory efforts in Iran are the cases such as distributing the justice share and allocating quota for accepting students from the deprived areas. Advocates of these efforts have organized their argumentations in two main categories of past-directed arguments and future-directedarguments. After proposing the mentioned arguments and reporting the opponents’ criticisms, this study has dealt with analyzing and evaluating the reasons of the two sides. Using the relative deprivation theories-which are among topics of political sciences-the authors have suggested an argument in favor of compensatory efforts and it appears that in addition to other arguments of the advocates of the compensatory efforts it can strengthen this position. The mentioned argument is a prospective type.
خلاصه ماشینی:
(Lewis, 2005: 29) از آنجاکه این مباحث اولین بار درخصوص سیاهپوستان و زنان طرح شده و حتی بسیاری از استدلالها در دفاع از اقدامات جبرانی یا نفی آنها درخصوص این دو گروه بوده، ممکن است در نگاه نخست تصور رود که محل نزاع در باب روایی یا ناروایی این اقدامات صرفا همین دو گروه از افراد جامعه را دربرمیگیرد؛ حال آنکه چنین نیست.
(Ibid: 30) به نظر میآید این پیشنهاد کاملا منطقی باشد؛ زیرا همانگونه که از مباحث آتی در همین نوشتار آشکار خواهد شد، اساس اقدامات جبرانی، تأمین عدالت اجتماعی یا بهبود وضعیت جامعه در آینده است.
اقدامات جبرانی بهعنوان تبعیض معکوس مخالفان اقدامات جبرانی، این اقدامات را نوعی تبعیض معکوس قلمداد میکنند و معتقدند چنانچه در گذشته گروههایی از جامعه بدون هیچ دلیل موجهی مورد تبعیض قرار گرفته و درنتیجه از آموزش، فرصتهای شغلی محروم شدهاند، اگر بخواهیم محرومیتهای آنان را با دادن امتیازهایی جبران کنیم، این فعل خود بهمنزله تبعیضی است در حق افرادی که اکنون در جامعه زندگی میکنند و روشن است که پاسخ تبعیضهای گذشته را با تبعیض دادن، مشکلی را حل نمیکند و از دو خطای اخلاقی، هرگز فعلی درست زاده نمیشود.
برای مثال چنانچه در رژیم گذشته، طبقاتی از جامعه حقوق گروهی دیگر را با وضع قوانین ناعادلانه اقتصادی، زد و بندهای سیاسی و اعمال تبعیض به سود خود، از بین برده باشند و ما امروز درصدد باشیم تا پس از گذشت 50 ـ 40 سال با اعمال اقدامات جبرانی عدالت را برقرار کنیم، این اقدامات سبب میشود حقوق افراد بیگناهی که امروز زندگی میکنند، ضایع شود و آنان آسیب ببینند؛ زیرا بسا که مجرمین و قربانیان اصلی از دنیا رفته باشند.