چکیده:
راهی ناپیموده در حوزهٔ پژوهشهای اخلاق اسلامی وجود دارد که آثار عمیقی در رفتار فرد میتواند داشته باشد. این راه را میتوان «اخلاق معیاری» نامید که در میراث اخلاقی ما جز اشاراتی بر آن نمیتوان یافت. اخلاق معیاری میکوشد «کارنامهٔ اخلاقی فعلی فرد» را در اختیار او قرار دهد و معیارهایی برای وی فراهم آورد که به کمک آن نهتنها بتواند نفس خود را محک بزند که مثلا خلق نیکوی صداقت را بهواقع داراست، یا از خلقی سوء مانند حسد مبراست، بلکه از وضعیت کلی اخلاقی خویش نیز آگاه شود. برخی آیات قرآن و روایات از همین منظر آدمی را به امور اخلاقی توجه دادهاند؛ اما با این حال اخلاق معیاری به منزلهٔ شاخهای مستقل در اخلاق، کانون توجه قرار نگرفته است. این پژوهش بر آن است تا جایگاه، ویژگیها و چالشهای پژوهش در باب اخلاق معیاری را تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
"این انگیزه هرچه باشد، تنها سبب شده علامتهای تشخیص کبر کاملا بهطور مشابه، به اکثر کتب اخلاقی راه یابد؛ اما جنبشی در میان علمای اخلاق برای عرضهٔ معیارهای دقیق و حسابشده در باب کبر و عرضهٔ معیارهایی برای دیگر رذایل پدید نیاورده است و چنانکه گفته شد، آنچه بیان شده، عمدتا در باب تکبر، و بهندرت دربارهٔ چند رذیلت معدود است و عرضهٔ معیار دربارهٔ فضایل (به جز موارد بسیار استثنایی) و همچنین تبیین معیار برای وضعیت اخلاقی کلی فرد به منزلهٔ یک دغدغه در میراث اخلاقی ما یافت نمیشود.
سؤالات ذیل از جمله مسائلی است که پیش از تدوین معیارها باید پاسخ خود را بیابند: آیا معیارها در اخلاق معیاری تنها از راه قرآن و روایات به دست میآیند یا معیارهای عقلی صرف هم در این میان نقش دارند؟ آیا علومی مانند روانشناسی میتوانند کمکی به اخلاق معیاری ارائه دهند؟ در اخلاق معیاری تا چه میزان احتمال خطا وجود دارد؟ آیا فریبهای نفس میتوانند روند تشخیص در اخلاق معیاری را با مشکل مواجه کنند؟ آیا اخلاق معیاری تشخیص کاملی از فضایل و رذایل نفسانی فرد در اختیار او قرار میدهد؟ آیا اخلاق معیاری عام است، به این معنا که حتی در آنجا که فرد مصداق ﴿فطبع علی قلوبهم﴾ (منافقون/3) شده است، کاربرد دارد؟ برای یافتن ملاکها در آیات و روایات چه کلیدواژههایی میتوانند مورد استفاده قرار گیرند؟ از میراث اخلاق اسلامی چگونه میتوان برای اخلاق معیاری به نحو بهینه کمک گرفت؟ اینها پرسشهایی است که در مجال دیگری باید بدان پرداخت."