چکیده:
هدف از این پژوهش ، تعیین و مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی بـا نظریـه محدودیت و سازش گاتفردسون بر مولفه های رفتـار کارآفرینانـه دانشـجویان دانشـگاه آزاد اسـلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود. روش پژوهش ، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون بـا گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل ٢٥٣ نفر دانشـجویان کارشناسـی ارشـد داوطلـب شرکت در کلاس های کارآفرینی در دانشکده علوم انسانی و اجتماعی میشدند که نمره کمتـری در پرسشنامه رفتار کارآفرینانه کسب کرده بودند. از این تعداد ٤٥ نفر به گونه تصادفی انتخاب و در سه گروه کنترل و آزمایش ١و ٢ جایگزین شـدند. بعـد از ٨ جلسـه آمـوزش داده هـا بـه وسـیله تحلیـل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر دو روش در افزایش مولفه های رفتار کارآفرینانه (تصمیم گیری، شناخت فرصت ها، تعیین ساختار، تامین منابع ، و تعیـین راهبردها) موثر بوده اند. بین اثربخشی دو روش در افزایش مولفه های شـناخت فرصـت هـا و تعیـین راهبردها تفاوت وجود داشته است و اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبـادی بـیش تـر از نظریـه محدودیت و سازش گاتفردسون بوده است . بنابراین ، پیشنهاد میشود از مفاهیم بنیادی هر دو مـدل بویژه الگوی چند محوری شفیع آبادی برای افزایش رفتار کار آفرینانه دانشجویان استفاده بشود.
خلاصه ماشینی:
مقایسه اثربخشی دو دیدگاه مشاوره شغلی بر مولفه های رفتار کارآفرینانه 4 چکیده هدف از این پژوهش ، تعیین و مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی بـا نظریـه محدودیت و سازش گاتفردسون بر مولفه های رفتـار کارآفرینانـه دانشـجویان دانشـگاه آزاد اسـلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود.
فرضیه سوم : بین اثربخشی مشاوره شغلی به شیوه الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه محدویت و سازش گاتفردسون بر افزایش مولفه های رفتار کارآفرینانه دانشجویان رشته هـای علوم انسانی تفاوت معنادار وجود دارد.
فرضیه سوم : بین اثربخشی مشاوره شغلی به شیوه الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه محدویت و سازش گاتفردسون بر افزایش مولفه های رفتار کارآفرینانه دانشجویان رشته هـای علوم انسانی تفاوت معنادار وجود دارد.
) همانطور که جدول شماره ٤ نشان می دهد بین نمرات مولفه های شناخت فرصت ها، و تعیـین راهبردهای گروه آزمایش ١و ٢ تفاوت معنادار وجود دارد (٠/٠٥>٠/٠٠٠ ,٠٠٠١=P) که در این بین با توجه به تفاوت میانگین هـا بـا گـروه گـواه در جـدول ٣ اثرگـروه آزمایشـی ١ (الگوی چند محوری شفیع آبادی) بر افزایش دو مولفه نامبرده شده رفتار کارآفرینانه بیش تر از گروه آزمایش ٢ (نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون ) بوده است .
که مبتنی براثربخشی آموزش کارآفرینی بر افزایش توانمندی افراد برای شناخت فرصت های ایجاد کسب و کارجدید و بروز رفتار کارآفرینانه بود همخوان است و با پژوهش اسـتربیگ و همکـاران (٢٠١٠,et al &Oosterbeek ).