چکیده:
معاد به مثابه موضوع کلامی دارای ابعاد مختلفی است که جسمانی بودن از مهم ترین آنها به شمار می آید و بسیاری آن را از ضروریات دین دانسته اند. ادله نقلی افزون بر امکان و وقوع، حتی برخی ویژگی های معاد جسم عنصری را نیز بیان می کنند؛ اما علاوه بر اختلاف درباره حقیقت انسان، شبهاتی (عقلی و نقلی) که برخی آنها را دلیل قطعی بر انکار معاد جسم عنصری پنداشته اند نیز موجب اختلاف دیدگاه هایی شده و از این رو بسیاری کوشیده اند تا تصویر دیگری از معاد جسمانی ارائه دهند. این نوشتار بر آن است که ادله نقلی را به مثابه روشی برای بحث بیان کند و بر مبنای آن، به بررسی دیدگاه ها رقیب درباره معاد جسمانی بپردازد.
As a theological issue، resurrection has different dimensions the most important of which is corporeality which is، according to most scholars، regarded one of the requirements of religion. Transmitted proofs testify the possibility and occurrence of resurrection and identify some of the features of resurrection of elemental body. In addition to different views on the reality of man، the doubts which some scholars consider as solid evidence for rejecting the idea of resurrection of elemental body led to developing different views. Therefore، some scholars have tried to provide another image of bodily resurrection. The present paper tries to shed light on the transmitted proof and consider it as a method of research and then review the opposing views on bodily resurrection.
خلاصه ماشینی:
"تفتازانی درصدد رد ادلة منکران نیز بر آمده و برای اثبات امکان اعادة معدوم، ادلة قایلان به امتناع را آورده و یکبهیک آنها را رد کرده است (تفتازانی، 1370، ج5، ص87)؛ اما برخی دیگر همانند محقق طوسی و علامه حلی جسم عنصری اخروی (معاد) و دنیوی (مبتدأ) را مثل یکدیگر میدانند که در بعضی ویژگیها همچون، زمان و مسبوق به عدم بودن با هم تفاوت دارند (حلی، 1404ق، ص402 و403).
چگونگی تحقق معاد جسم عنصری بر اساس متون دینی آیات 98 و 99 سورة اسرا بر این نکته دلالت میکنند که بین بدن دنیوی و اخروی مماثلت برقرار است نه عینیت؛ زیرا منکران برآناند که از راه استبعاد تجدید بدن عنصری از استخوان و خاک، معاد و بعث را انکار کنند؛ اما خداوند با بیان آنکه قدرت خلق مثل دارد، این انکار را رد میفرماید.
دربارة تدریجی نبودن که از برخی متون دینی استفاده شده است نیز باید گفت اولا بنا بر پیشگفتهها، آیات و روایات بسیاری به معاد جسم عنصری تصریح دارند؛ ثانیا بنابر اینکه در آخرت تدرجی در کار نیست، نمیتوان منطقا انکار اعاده جسم عنصری را نتیجه گرفت؛ زیرا امکان دارد در شرایطی ویژه، عدم تدریج بر همین اجزای مادی دنیوی مترتب شود (مروارید، 1381، ص 45).
در مقام نتیجهگیری آنچه از ادله نقلی به دست میآید آن است که اولا عود جسم عنصرینهتنها امکان دارد، اخباری بر وقوع و چگونگی تحقق این اعاده دلالت میکنند؛ ثانیا طبقبرخی روایات، این اعاده همانند رویش از زمین، بر اثر بارش باران چهلروزه است؛ ثالثامطابق با متون دینی، بازگشت جسم عنصری همانگونه که برخی متکلمان گفتهاند، با اجزای اصلیه محقق میشود؛ رابعا ادلة نقلی بر مماثلت بین بدن اخروی و دنیوی دلالت میکنند، نه عینیت آنها؛ 2."