چکیده:
جهان اسلام سالهاست که شاهد جریانی به اصطلاح سلفی به نام وهابیت است که سراسر سرزمین وحی را در برگرفته است. تفکر وهابیت تأثیر فراوانی در منطقه و جهان اسلام داشته است. یکی از مباحثی که در مطالعه جریانات مختلف نقش بهسزایی دارد، روشن شدن علل رشد و توسعه آنهاست. در این زمینه قصد داریم با توجه به مدارک تاریخی به بررسی علل گسترش این پدیده نوظهور بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"در این نابهنجاری سیاسی که حکومت متمرکزی در عربستان وجود نداشت، با بیعت کردن محمد بنسعود (امیر درعیه) و محمد بنعبدالوهاب، پشتوانه نظامی آرا و اندیشههای وهابیون مهیا گردید و شیخ محمد با همدستی ابنسعود توانست مردم را با خود همراه کند و برنامه خود را عملی سازد و با استفاده از قدرت آلسعود آن را انتشار دهد.
مبارک که در فکر توسعه قلمرو حکومت خود بود، با عبدالعزیز به آلرشید حمله کردند، ولی شکست سنگینی خوردند و اگر حمایت انگلیسیها نبود، ممکن بود آلرشید کویت را تصرف کنند و این خود دلیل بر قدرت آلرشید و حمایت عثمانیها از آنان است.
البته ممکن است دلیل آن، ترس مردم از آلسعود و حمایت آنها از شیخ محمد باشد؛ زیرا بر اساس «الناس علی دین ملوکهم» مردم درعیه نیز به امرای خود اقتدا کردند و به طرفداری از شیخ پرداختند و همین امر زمینه گسترش دعوت او را فراهم ساخت.
4 از تکفیرها و نسبتدادنهای شرک او میتوان به موارد زیر اشاره نمود: الف) تکفیر کردن علمای عارض (از حوالی نجد) محمد بنعبدالوهاب در اینباره میگوید: هر کس از علمای منطقه عارض گمان کند که معنای لا إله إلا الله را فهمیده و یا معنای اسلام را قبل از این شناخته یا گمان کند که احدی از مشایخ این معنی را فهمیدهاند، دروغ و افترا بسته و امر را بر مردم مشتبه کرده است و خودش را به چیزی مدح کرده که در او نیست.
اهمیت بسیار قائل شده است، ولی محمد بنعبدالوهاب به آسانی حکم به تکفیر و قتل مردم میداد، اما ابنتیمیه ـ با دارا بودن همان افکار و اعتقاد ـ چون با این مبانی آشنا بود، هیچگاه جرئت نداشت با این شدت حکم کند."