چکیده:
برای فهم «فرهنگ سیاسی» یک جامعه، توجه به منابع، فرآیند
ظهور و رشد آن در جامعه سیاسی ضرورت دارد؛ از اینرو همان طوری
که با شناخت زمینههای فرهنگ سیاسی، میتوان «کنش سیاسی»
جامعه را پیش بینی کرد، به همان نسبت میتوان زمینههای فرهنگی
«عدم ثبات سیاسی» را نیز شناسایی و راهکارهای متناسب باآن را
ارائه کرد. مقاله حاضر تلاش دارد تا خاستگاه فرهنگ اقتداری و
مشارکتی جامعه سیاسی ایران معاصر را تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
"علی شریعتمداری در ادامه پژوهش خود، خانواده را بر اساس طرز رفتار اعضا با یکدیگر به سه گروه تقسیم میکند: اول، دموکراسی که عاقلانهترین و انسانیترین راه زندگی است، و به طور خلاصه میتوان اساس کار این نوع خانواده را به ترتیب زیر بیان داشت: 1 ـ تمام افراد خانواده مورد احترام هستند؛ 2 ـ کلیه اعضای خانواده صلاحیت اظهار نظر درباره مسائل و مشکلات مربوط به خود را دارند؛ 3 ـ همه افراد خانواده حق دارند در تصمیماتی که درباره آنها یا کار مربوط به آنها گرفته میشود شرکت کنند و در عین حال مسؤولیت دارند که در اخذ تصمیم وانجام وظایف خود عاقلانه عمل کنند؛ 4 ـ در کلیه شؤون زندگی خانواده، روش عقلایی وجود دارد؛ 5 ـ همکاری اساس زندگی و فعالیت افراد خانواده را تشکیل میدهد؛ 6 ـ انضباط و توجه به تجربیات و امکانات هر فرد، از ویژگیهای خانواده است.
29 میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی نیز صفات جامعه ایرانی را به صورت زیر به نظم کشیده است: آه از این قوم بی حمیت و بی دین کرد ری و ترک خمسه و لر قزوین عاجز و مسکین هر چه دشمن و بدخواه دشمن و بدخواه هر چه عاجز و مسکین دشمن از ایشان به عیش و شادی و عشرت دوست از ایشان به آه و ناله و نفرین رو به خیار و کدو نهند چو رستم پشت به خیل عدو کنند چو گرگین دسترس از بودشان به چرخ نماندی مزرع سبز و سپهر خوشؤ پروین30 ویژگیهای منفی به صورت بارزتر در نخبگان سیاسی و نزدیکان به کانون قدرت رشد کرده است، از اینرو در مورد درباریان یا به اصطلاح آن زمان نوکران شاه، از صدر اعظم گرفته تا آبدارباشی ایران دوره قاجار، میخوانیم: مأموران اصطبل شاهی، خدمت در دربار را برای خود افتخاری بزرگ میشمردند و در نزد مردم کوچه و بازار انتساب خود به دربار و شغل نوکری در خانه را وسیله تفاخر و احیانا زورگویی و گاهی وسیله کلاشی و تعدی قرار میدادند و چه بسا که یک نوکر ساده آبدارخانه سلطنتی، خود را در جامعه و نزد مردم از ملک التجار و رئیس صنف و امثال آنان محترمتر و با شخصیتتر میپنداشت."