چکیده:
«انسان»، محور اصلی بسیاری از مسایل فلسفی، کلامی و عرفانی می باشد. وجود نظریات مختلف و حتی ضد و نقیض راجع به انسان، پرداختن و بازشناسی انسان شناسی اندیشمندان عالم اسلام مثل ابن سینا را جهت پاسخ به سوالات و ابهامات این مساله ضرورت می بخشد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به تبیین و بررسی اندیشه های ابن سینا در باب انسان می پردازد. انسان شناسی ابن سینا در دو مرتبه و مرحله قابل طبقه بندی است؛ مرحله اول، فلسفی و نظری محض است که در آن به انسان و ابعاد وجودی او با نگاه و کنکاشی عقلی و فلسفی نگریسته شده است. عمده مباحث او در علم النفس کتب فلسفی اش همچون شفا و نجات و اشارات در این مرتبه انسان شناسی می باشد. مرحله دوم که نقطه اوج انسان شناسی او هم محسوب می شود، مرحله اشراقی و شهودی است. ابن سینا در رسائل عرفانی خود همچون رساله حی ابن یقظان، رساله الطیر و رساله سلامان و ابسال و در نمط های آخر اشارات و تنبیهات و جاهائی از کتاب مباحثات و کتاب شفا با نگرشی اشراقی و عرفانی به بحث از انسان پرداخته است. مساله عمده این تحقیق این است که آیا این دو مرحله انسان شناسی ابن سینا با هم سازگاری و پیوند دارند یا نه بلکه با هم اختلاف و تضاد دارند؟ که اثبات و مشخص گردید میان این دو مرتبه انسان شناسی ابن سینا ارتباط و پیوند وجود دارد. صرف نظر از اختلاف در نحوه و روش بیان و ساختار کلمات واصطلاحات در این دو مرحله، یک سخن و پیام درباره انسان ارائه داده است؛ هم در علم النفس آثار او و هم در آثار و رسائل عرفانی او انسان شناسی واحدی را شاهدیم که در آن اشراق و معرفت و کمال نفس آدمی با اتصال به عقل فعال میسر می شود.
خلاصه ماشینی:
"امکان دیدار امام عصر علیرضا علینوری1 چکیده امکان دیدار امام عصر(عج)در غیبت کبری(به معنای امکان وقوعی نه عقلی)از مسائل موثر بر فضای فکری و اعتقادی جامعه تشیع است و با توجه به اینکه غیبت آن حضرت،خفای عنوانی است نه خفای شخصی،هر چند اصل اولی بر عدم ملاقات با آن حضرت است که فلفی غیبت او به شمار میرود،اما تشرفاتی که متواتر از صلحا و علما نقل شده بر این دلالتدارند که استثنائا ملاقات با حضرت امکانپذیر است و دیدگاهی که امکان ملاقات را در غیبت کبری نفی میکند به توقیع صادر شده توسط علی بن محمد سمری استناد میکند که در آن مدعی مشاهده،دروغگو و افترا زننده معرفی شده است؛اما صرفنظر از سند این توقیع باید گفت«همانگونه که علامه مجلسی و دیگران برداشت کردهاند،هدف از صدور توقیع در فضای فکری شیعه در پایان دهه غیبت صغری که در آن از طریق سلسله وکلا و نائبان خاص با حضرت ارتباط داشتند،امام عصر(عج)برای جلوگیری از سوءاستفادهی مدعیان دروغین،ادعای مشاهدهای را که توام با ادعای نیابت و سفارت باشد نفی کرده و ناظر به مشاهدهی عاری از آن که به اذن خود ایشان رخصت تشرف باشد نفیا و اثباتا نیست؛و بر فرض اینکه توقیع بر نفی مطلق رویت دلالت داشته باشد،خبر واحد است و با اخبار متواتر تشرفات نمیتواند معارضه کند."