چکیده:
بیداری اسلامی در ایران و تاثیر آن بر مصر، لیبی، یمن، بحرین، اردن و دیگر کشورهای خاورمیانه ثمره تحولات معرفتی و مفهومی «اسلام» است. اسلام در مفهوم جدید محصول دوران مدرن و تحت عنوان «اسلام سیاسی» صورت بندی شده است که در مقابل اسلام سنتی قرار می گیرد. اسلام سنتی، دین را به حوزه امور فردی و عبادی محدود می دانست و علی رغم تعریف جامع دنیوی و اخروی از دین عملا در کار سلطان دخالتی نداشت و کار ویژه او توجیه و مشروعیت بخشی دینی به سلطان بود. دین در مدرنیته غرب از امور عرفی و دنیوی منفک شد و اداره جوامع مبتنی بر عقل خود بنیان و مشورتی گردید. اما، در جوامع اسلامی جریان سکولاریستی و کمالیستی متجددین و روشنفکران غرب گرا در فرایندی پارادوکسیکال موجب ظهور اسلام سیاسی شد. اسلام سیاسی از تعامل با غرب تا تقابل با غرب و تشکیل حکومت اسلامی تغییر معنایی داشته است. هرچند اسلام سیاسی در ایران معاصر رنگ و بوی لیبرالی و مارکسیستی هم به خود گرفت. اما، این قرائت «اسلام فقاهتی» به رهبری امام خمینی(ره) بود که توانست در انقلاب اسلامی 1357ش به آرمان تشکیل حکومت اسلامی دست یابد و دموکراسی دینی را به صورتی الهام بخش به اجرا بگذارد. در این مقاله به بررسی تحولات تاریخی، مفهومی و معرفتی اسلام سیاسی در ایران معاصر خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
(86 :1380 بررسی سیر تاریخی و تحولات اسلام سیاسی، در شرایط و موقعیت های جدید میتواند به روشن شـدن این نکته کمک کند که چرا اسلام سیاسی، سیاسی است ؟ و چـرا اسـلام سیاسـی ناچـار بـه تـلاش بـرای تشکیل حکومت اسلامی است ؟ اسلام سیاسی در مواجهۀ با چالش های قرن ١٩ و ٢٠ میلادی با تحـولاتی در معرفت و نوع نگاه خود نسبت به تمدن غرب روبه رو شده است .
برآیند تلاش های اسلام گرایان در مرحلۀ اول ، این بود که اسلام منادی تمدن و پیشرفت ـ درست بـه همان شکل اروپاییاش ـ است ، و جز در زمینۀ سیاسی ـ نظامی، که نمود آن استعمار کشـورهای اسـلامی به وسیلۀ اروپاییها بود، مشکلی میان مسلمانان و غرب وجود نـدارد.
بنابراین ، درست است که اسلام نظام جهان شمولی اسـت ، امـا معنـای جهـان شـمولیاش ایـن نیسـت کـه گمراهیها و افسارگسیختگیهای مادی جدید را بپذیرد، بلکه ابتدا باید تمایز و برجستگی خود را در قلمـرو خویش به نمایش بگذارد تا همۀ جهانیان اوج و عظمت و برتری و تمایز ایـن الگـو را مشـاهده کننـد و بـا مشاهدة این الگو، بر بندگی مادیت تحمیل شده بر خـویش شـورش کنند(رضـوان ، ١٣٨٣: ٢٣) دعـوت بـه حکومـت اسـلامی دلایـل تـاریخی اجتمـاعی و اقتصـادی فراوانـی دارد کـه محمـد سـعید العشـماوی، از روشنفکران معاصر عرب آن ها را در یازده مورد زیر خلاصه کرده است : ١ـ تاریخ استعمار؛ سابقه رویارویی و مواجهه بین غرب (اروپا در ابتدا و بعد اروپا و آمریکا) و شرق (خاور میانه ) به قـرن چهـار ق .