چکیده:
ایران و مصر بهعنوان دو کشور محوری جهان اسلام در دو نقطه حساس و استراتژیک قرارگرفتهاند. مصر و ایران بیشک هردو جزئی از پایههای تمدن جهان محسوبمیشوند. فرهنگ این دو کشور عاملی تاثیرگذار و برجستهبوده و هست، اما روندهای سیاسی همواره به نزدیکی و دوری این کشورها از هم موجبشدهاست. آخرین دوری این کشورها از یکدیگر در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۸ آغازشد و همچنان ادامهدارد. اما حوادث ژانویه ۲۰۱۱ در مصر میتواند سرمنشاء آغاز روند نزدیکی دو کشور به هم شود. این تحولات که به برخی تغییرات شکلی و ماهوی در نظام حکومتی مصر منجرشدهاست در سطح منطقه نیز میتواند نویدبخش تغییر موازنهها و معادلات قدرت باشد. هدف این مقاله بررسی سیر تاریخی روابط ایران و مصر بر اساس تئوری سازهانگاری است که طبق این تئوری به مهمترین متغیرهای داخلی و بینالمللی این روابط (موضوع فلسطین، موضوعات تاریخی و ماهیت شیعی دولت ایران و نوع روابط با آمریکا) اشارهمیشود. سوال اصلی این مقاله آن است که بر اساس تئوری سازهانگاری روابط تاریخی ایران و مصر چه فراز و فرودهایی درپیداشتهاست و چه متغیرهایی در روابط ایران و مصر تاثیرگذار هستند. روش تحقیق با توجه به روند تاریخی موضوع توصیفی- تحلیلی است
خلاصه ماشینی:
وقوع انقلاب اسلامی و چرخش مواضع و دیدگاههای ایران در برابر تحولات منطقهای و بینالمللی، امضای قرارداد کمپدیوید و سفر محمدرضا شاه پس از فرار از ایران به مصر، باعث تغییر رفتار دو کشور نسبتبه یکدیگر شد و روابط سیاسی دو کشور در تاریخ 1358 به فرمان امام خمینی (ره) قطعشد (احمدی، 1379: 63).
موقعیت جغرافیایی ایران بهگونهای است که در طول تاریخ، چهارراه حوادث و گذرگاهی برای تعاملات فکری و فرهنگی اقوام مختلف بودهاست (سرافراز، 20:1375)، اما درخصوص تحلیل روابط ایران و مصر چهارچوب سازهانگاری بیشتر قابلفهم است؛ به بیان دیگر عامل تعیینکننده این روابط، فاکتورهای عینی و مادی نبوده، بلکه هنجارهایی بوده که بر منافع و هویت طرفین تأثیر مستقیم گذاشتهاست.
به این منظور ایران بهتدریج از مواضع مصر و اعراب در برابر رژیم صهیونیستی حمایتکرد و خواستار عقبنشینی رژیم صهیونیستی از سرزمین اشغالی، کرانه باختری و نوار غزه در جنگ 1967 شد و از سال 1972 دو کشور نقش مهمی در اغلب مسائل جهانی و منطقهای بهویژه در برقراری ثبات خلیج فارس پیداکردند (احمدی، 1379: 63-48).
شاید در تاریخ روابط ایران و مصر، بعد از تشکیل دولت یهود در سال 1348، عامل «گرایش به رژیم صهیونیستی» همواره یک عنصر بازدارنده و تخریبی در مناسبات دو کشور بودهاست، بهطوریکه جدایی ایران و مصر در زمان عبدالناصر- به دلیل نزدیکی ایران دوران پهلوی با رژیم صهیونیستی- و فاصلهگرفتن جمهوری اسلامی از حکومت مصر - به دلیل پیمان کمپدیوید- به روشنی مشهود است.
2) کارشکنی کشورهای منطقه در روابط دو کشور مصر به دلیل نزدیکی بسیار زیاد به سیاستهای ایالاتمتحده و بهخصوص نیازی که واشنگتن در حل مسائل خاورمیانه به قاهره دارد، از وزنهای کم و بیش بالاتر از عربستان سعودی در سیاست خارجی آمریکا برخوردار است.