چکیده:
علاوهبر ایرانی که امروز در مرزهای سیاسی محصور شدهاست، ایرانی دیگر داریم با ماهیت فرهنگی که بهعنوان حوزهای تمدنی، چند برابر سرزمین فعلی ایران را دربرمیگیرد و کشورهایی مانند افغانستان و تاجیکستان را بهطور کامل و بخشهایی از پاکستان، هند، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، عراق و سرزمینهایی را که اکراد در آن زندگیمیکنند نیز شامل میشود که این خود، عظمت حوزه تمدنی ایران را نشانمیدهد؛ این حوزه تمدنی، اینک به لطف فرصتهای پیشآمده در بستر جهانیشدن و نیز تحولاتی که در منطقه بهوقوعپیوسته، شرایطی را مهیامیبیند تا خود را احیاکرده، با برقراری ارتباطی تنگاتنگ میان نواحی مختلف این حوزه، یکپارچگی فرهنگی ایجادکند؛ پرداختن به این موضوع که ایران با وجود چنین ظرفیتی چگونه باید برای بهرهبرداری حداکثری از فرصتهای پیشآمده سیاست خارجی آیندهاش را در قبال حوزه تمدنی خود ساماندهد؟، پرسش اصلی این تحقیق را تشکیلدادهاست. در این پژوهش با تاکید بر فرصت تکثر قومیتی موجود در جامعه ایرانی و حضور دنباله این قومیتها در حوزه تمدنی ایران که در کشورهای پیرامونی واقعشدهاند، به این وضعیت بهعنوان عاملی مثبت برای اتخاذ راهبردهای مناسب در جهت گسترش منافع ملی ایران در حوزه تمدنی خود نگریستهشده که میتوان درراستای ارتقای جایگاه ایران از آن بهرهبرداریکرد؛ در همین راستا، پژوهش حاضر، ضمن تاکید بر لزوم بازبینی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال حوزه تمدنی خود (بهویژه با توجه به تحولهای صورتگرفته در منطقه)، راهکارهایی مناسب درخصوص نحوه بهرهگیری صحیح و مدبرانه از این ظرفیت را در قالب دکترین هسته- پیرامون ارائهدادهاست.
خلاصه ماشینی:
در پاسخ به این چگونگی، با داشتن این مفروض که جایگاه ایران فرهنگی امروزین، تناسبی با جایگاه حقیقی آن ندارد، داعیه اصلی تحقیق را مطرحمیکنیم؛ ایران اسلامی برای پیداکردن جایگاه حقیقی خود در منطقه و جهان (که این جایگاه برابر با تثبیت فرهنگ و تمدن ایرانی در مناطقی است که جزء حوزه تمدنی ایران بهحسابآمده، فرهنگ و تمدن ایرانی، ظرفیت رشد و شکوفایی را در این مناطق دارد) با نگاهی فرصتشناسانه به تکثر فرهنگی جامعه ایرانی، خواهدتوانست جایگاه حقیقی خود را نهتنها تثبیتکند، بلکه در مراحل بعد از تثبیت به ارتقای این جایگاه پرداخته، بهتبع آن، «منافع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دولت ایران» را هم در این مناطق تضمینکند؛ بهعبارتدیگر، گسترش نفوذ منطقهای ایران با بهرهمندی از فرصتی که دنباله قومیتهای ایرانی در آن سوی مرزها ایجادکردهاند، امکانپذیرخواهدبود و این امر نیز از تحکیم رابطه هسته مرکزی با پیرامون داخلی و بهتبع، تحکیم رابطه پیرامون داخلی با پیرامون خارجی بهمنصهظهورخواهدرسید؛ درواقع، پژوهش حاضر، ضمن رد دیدگاهی که همواره تکثر قومیتی ایران را تهدیدی جدی ضد امنیت ملی قلمدادمیکند، با ارائه و پیشنهاد راهکارهای عملیاتی در قالب دکترین هسته- پیرامون، تعدد و تکثر قومیتی را فرصتی منحصربهفرد برای افزایش منزلت استراتژیک ایران در منطقه و بهویژه در حوزه تمدنی خود میداند؛ ازاینرو بهنظرمیرسد که موضوع پژوهش، نوآوری و تازگی خاص خود را داشتهباشد.