خلاصه ماشینی:
آیات شریفهای که دلالت بر خاتمیت پیامبر اکرم میکند و از ایشان با عنوان «رحمةٌ للعالمین» یا «اِنّ''''ا اَرْسَلْن''''اکَ ک''''افَةً لِلْن''''اس''''» یا «م''''ا ک''''انَ مُحَمَّدٌ اَب''''ا´ اَحَدٍ مِنْ رِج''''الِکُمْ وَ ل''''کِنْ رَسُولَ اللهِ وَ خ''''اتَمَ النَّبِیینَ» ] احزاب: 40 [ نام میبرد و از همة اینها مهمتر وقتی با صراحت در سه آیة شریفة قرآن با فضاهای مختلف میخوانیم که «هُوَالَّذی اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی'''' وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِه» و یا حتی به برخی از خطابات عام قرآن مثل «ی''''ا اَیُّهَا النّ''''اسُ» برخورد میکنیم و نیز وقتی صحبت از خاتمیت طولی و عرضی پیامبر مینماییم و میگوییم که این خاتمیت تنها تاریخی نیست بلکه حاکی از جامعیت مراتب پیامبر در همة کمالات است یا وقتی در آیات شریفة قرآن به مباحثی که فراتر از هرگونه تلقی اقلیمی است و با دعوت عام و جهانی دارد، برخورد میکنیم؛ نهایتاً از مجموعة اینها به این نتیجه میرسیم که اگر امروز مقولههایی به نام جهانی شدن مورد بحث قرار میگیرد، میتوانیم مقولة بنیانیتری را به نام جهانی بودن از درون آیین مقدس اسلام بیرون بیاوریم.
در تعریف عرفان و جهانی شدن هم ملاحظاتی است یعنی اگر بخواهید عرفان را به معنای تاریخی و چیزی که در کنار تصوف مطرح است، عنوان کنید و بپرسید که برای جهانی شدن چه صورتی دارد؟ این یک پاسخ دارد.
این به اعتبار لفظ «جهانی شدن» است که سابقة تاریخی ندارد و باید ببینیم که اینها از این لفظ چه اراده کردهاند و چه اراده میکنند؟ جهانی شدن به معنای امروزی آن پدیدهای است بشری؛ به طور کلی به معنای دیگر در ادیان مختلف وجود داشته است اما به نظر من در یک جهت عکس، در جهتی که با معنای امروزی آن تفاوتهای بسیار دارد که باید به اینها هم توجه کرد.