چکیده:
: ابن عربی را میتوان از بزرگترین و پرکارترین عارفان، بل عالمان
اسلامی در تمام قرون و اعصار بهشمار آورد. وی علاوه بر ایجاد دگرگونیها و
تحولات عظیم در عرفان اسلامی آن را به گونهای بیسابقه تدوین و تنظیم
نموده است. از جمله آثار بینظیر این عارف بزرگ کتابی است معروف و موسوم
به فصوصالحکم که به گفتة خود او در جریان مکاشفهای از سوی پیامبر بزرگ
اسلام، مأمور نگارش آن میشود. این کتاب در طول سدههای گذشته همواره به
عنوان منبعی ارزشمند و یگانه مورد نقد و نظر و شرح و حاشیة عارفان و محققان
عرفان نظری قرار گرفته است.
از جمله شروح فنی بر این کتاب، شرح داود قیصری است که از دیرباز هم به
عنوان متن درسی مورد عنایت مدرسان عرفان نظری بوده و هم نظر منتقدان و
محققان را در مقام تعلیقهنویسی و حاشیهنگاری به خود جلب نموده است.
از میان این نقدها میباید به نقدهای عالمانه و محققانة امام راحل اشاره
نمود که در قالب تعلیقاتی هم بر بخش مقدمات و هم بر بخش شرح فصوص قیصری
نوشته شده است.
این تعلیقات را بر اساس ساخت محتوایی آنها میتوان به سه قسم تقسیم
نمود: تعلیقات ایضاحی، تعلیقات اقتراحی و تعلیقات انتقادی.
در سلسله مقالاتی که از این پس پی خواهیم گرفت، هدف آن است که ضمن
معرفی تعلیقات قسم سوم که درواقع، حاوی نظریات اختصاصی امام در مباحث و
مسائل عرفانی میباشد، به شرح و تفسیر و احیانا نقد و تحلیل آنها بپردازیم.
در شمارة حاضر، نخست به معرفی 26 تعلیقه از این تعلیقات انتقادی یعنی در
حدود ثلث این مجموعه و سپس به شرح و توضیح نخستین تعلیقه از آنها
پرداختهایم.
امید میبریم با این تلاش کوچک، گامی هرچند کوتاه در راه آشنایی با آثار
عرفانی اسلامی بالعموم و با آثار عرفانی امام بالخصوص و با این اثر نفیس
بالاخص برداشته باشیم.
خلاصه ماشینی:
11ـ فی تفسیر القیل الاقوم ] 1368: 48 ـ 49 [ احتمال دارد که این عبارت متعلق باشد به عبارت ماتن: «ممد الهمم» به این معنی که هر همتی از سوی اصحاب قلوب و کاملان به سبب همت رسول و آل اوست ؛ بل هر همتی سایة همت او و مظهر قدرت او بر اقوم میباشد و این موافق با ذوق اهل معرفت است؛ زیرا همة نبوات و ولایات، سایة نبوت ذاتی و ولایت مطلق اوست و هیچ دعوتی نیست مگر به او و هیچ دعایی نیست مگر برای او و هیچ احسانی نیست مگر به او، چنانکه در قرآن میفرماید: «وَ قَضَی'''' رَبُّکَ أَلاّ'''' تَعْبُدُوا اِلاّ إِی''''اهُ وَ بِالو''''الِدَیْنِ إِحْس''''اناً» ، ] اسراء: 23 [ پس رسول (ص) یکی از دو پدر روحانی و خلیفة متحد با وی در روحانیت، پدر روحانی دیگر است، همچنانکه خود رسول (ص) فرمودهاند: «من و علی دو پدر این امت هستیم» و این یکی از معانی قضای ربّ و یکی از معانی والدین است.
17ـ فی المراد من الاعیان ] 1368: 56 [ در اینجا منظور از اعیان، بر خلاف تجویز شارح، اعیان خارجی یا اعیان ثابته نیست؛ زیرا غایت خلقت و تجلّی چیزی نیست جز ذات و اسما همچنین اعیان عبارتند از آیینة تجلیات، نه خود آنها و این موافق با حدیث قدسی «کنز مخفی» است؛ یعنی دوست داشتم که ذاتم به مقام کنزیت، که مقام واحدیت و واجد کثرت مختفی است، شناخته شود.