چکیده:
در مقاله حاضر، به مباحث نظری اصلاح نظام تولید و مصرف در دستیابی بـه عـدالت اقتـصادی، نقش و کارکرد رسانه های جمعی در تقویت مبانی نظام سرمایه داری لیبرال، ضـرورت بـازبینی در روند تخصیص و توزیع منابع تولیدی و درآمدی به منظور اصلاح الگوی مـصرف و بـازنگری در نقش هدایت کننده رسانه های جمعی در اصلاح الگوی تولید و مصرف پرداخته شده است . طبق فرضیه ای که این پژوهش به دنبال بررسی و تایید آن است ، رسانه از طریق ایجاد فـضای ذهنی مناسب جهت پذیرش ضرورت اصلاح و بازبینی روند تخصیص و توزیـع منـابع تولیـدی و درآمدها، به ایفای نقش تبلیغی و کارکرد فرهنگی و نظارتی مناسب در روند اصلاح الگوی مصرف می پردازد. همچنین نظر به اهمیت عدالت در دستیابی به اهداف کلان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و نقش اصلاح الگوی مصرف در این زمینه ، تلاش شده است کارکرد رسانه های جمعی ، بویژه رسانه ملی در این روند مورد مطالعه قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
همچنین نظر به اهمیت عدالت در دستیابی به اهداف کلان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و نقش اصلاح الگوی مصرف در این زمینه ، تلاش شده است کارکرد رسانه های جمعی ، بویژه رسانه ملی در این روند مورد مطالعه قرار گیرد.
از سوی دیگر، از آنجا که حجم عمده مطالعات صورت گرفتـه دربـاره تـأثیر تغییـر الگوی تولید و توزیع در دستیابی به تغییر الگوی مصرف١، اغلب نقـش سیاسـتگذاری و کارکردی نهادهای سیاسی و اقتصادی، بویژه دولت و بازار را مورد تأکید و تمرکز قـرار دادهاند و نگاه جامعی به نقش رسانه معطوف نشده اسـت ، در ایـن مقالـه ، تـلاش شـده است نقش و کارکرد رسانه های جمعی ، بویژه رسانه ملی در روند تغییر الگوی مـصرف، از طریق بررسی نقش و تأثیر آن بر تغییر الگـوی تولیـد و توزیـع اقتـصادی بـه منظـور دستیابی به عدالت اقتصادی، مورد مطالعه قرار گیرد.
بنابراین پرسش اصلی عبارت از این است که «نقش رسانه در اصلاح الگوی تولید و توزیع اقتصادی برای دستیابی به تغییر الگوی مصرف، چگونه صورتبنـدی مـی شـود؟» پاسخ اولیه به این پرسش که به عنوان فرضیه پژوهش حاضر، در ادامـه مـورد آزمـون و ارزیابی قرار می گیرد، این گونه ارائه می شود: رسانه از طریق ایجاد فضایی ذهنـی بـرای پذیرش ضرورت اصلاح و بازبینی روند تخصیص و توزیع منابع تولیدی و درآمدها بـه منظور نیل به عدالت اقتصادی، به ایفـای نقـش تبلیغـی و کـارکرد فرهنگـی و نظـارتی مناسب در روند تغییر الگوی مصرف می پندارد.