چکیده:
مسألهی تعدیل همهی صحابهی رسول خدا (ص) نظریهای است که علمای اهل سنت آن را مطرح کردهاند و سخت از آن طرفداری میکنند؛ یعنی آنان همهی صحابه را عادل دانستهاند و به لوازم آن ملتزم هستند. از آنجا که این نظریه آثار مهم در معارف اسلام، از جمله حجیت قول صحابی دارد، این مقاله آن را از زاویهی کارکرد خود صحابه مورد نقد و بررسی قرار داده است. چکیدهی بررسی عبارت است از این است که عقیدهی دانشمندان اهل سنت بر عدالت تمام صحابه به خصوص صحابه به معنایی که جمهور محدثین گویند، درست نیست؛ زیرا علاوه بر دلایل دیگر که در جای خود بیان شده است، کارکرد تعداد قابل توجه از صحابه و صدور اعمال خلاف عدالت از بسیاری از آنان نیز کلیت مسأله، یعنی عدالت همهی صحابه را تأیید نمیکند. در ضمن تعریف صحابی از سوی محدثین به اینکه، صحابی فرد مسلمانی است که با پیامبر خدا (ص) مصاحبت داشته یا آن حضرت را دیده است ـ هرچند یک لحظه ـ و با اسلام بمیرد، نه مورد تأیید لغت است و نه مستند شرعی دارد، بلکه صرفا یک اصطلاح است که در دورههای بعد از صدر اسلام درست شده است. بنابراین نمیتوان براساس آن حکم شرعی صادر کرد. نتیجه اینکه صحابه ممکن است همانند افراد دیگر عادل و یا غیر عادل باشند، از این روی، آنان در مسألهی جرح و تعدیل راوی با افراد دیگر هیچ فرقی ندارند.
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس ورود جرح و تعدیل بر صحابه همانند دیگر رجال حدیث، نه تنها موجب کشف شخصیت واقعی بسیاری از آنان میشود، بلکه سبب روشن شدن عوامل بسیاری از حوادث و وقایع انحرافی صدر اسلام میگردد، ولی به جهت ملاحظاتی!جمهور محدثین اهل سنت، ورود این قاعده را بر صحابه روا ندانستهاند؛ یعنی با ادعای قاعدهی «عدالت جمیع صحابه پیامبر خدا (ص)» که در واقع یک ادعای بدون دلیل و اجتهاد در مقابل نص است، صحابه از ورود جرح و تعدیل برتر دانسته شدهاند!، ولی این نظریه با چالشهای گوناگون روبرو است؛ از جمله موارد زیر: 1ـ دلایل این نظریه به شدت ضعیف و بسیار ناتوان است، لذا اصل مسألهی «عدالت تمام صحابه» مشکل دارد و قابل پذیرش نیست.
نقد و بررسی اساسا طرح مسألهی عدالت همهی صحابه از طرف جمهور، در واقع برای جلوگیری از راه یافتن جرح و تعدیل بر صحابه، به خصوص معروفین آنان و اثبات حجیت قول و فعل آنان میباشد ولکن این مسأله ناتمام است؛ زیرا: اولا) گفته شد که عدالت به معنایی همانند عصمت بیدلیل و قطعا سخن نادرست است و اگر به معنایی باشد که صحابی را در ظاهر از معصیت مبرا کند و به تعبیر آمدی، صحابی اهلیت قبول شهادت و روایت از پیامبر (ص) را داشته باشد (همان: 88)."