چکیده:
در این نوشتار، پس از بیان و بررسی مفاهیم اعجاز اجتماعی، سنّت و قانون، اهمیّت شناخت سنّتهای اجتماعی و ویژگیهای قوانین جامعهشناختی در قرآن بیان گردیده و در پایان، موارد و مصادیق اعجاز اجتماعی قرآن در زمینه قوانین و سنن اجتماعی مورد دقت قرار گرفته است. سنّت برادر بودن مومنان با همدیگر، اصل عدالت (هدف اصلی بعثت انبیاء)، سنّت فراگیری آثار اعمال، سنّت ظهور و سقوط امّتها، سنّت ارسال رسل، سنّت پیروزی حق بر باطل، سنّت مجازات، سنّت مهلت دادن، سنّت عبرتآموزی از اهمّ مصادیق سنن اجتماعی است که قرآن کریم به آنها اشاره نموده است. در تمام این موارد دستکم میتوان گفت: تمام این ویژگیها، به طور مجموعی، قبل از اسلام و نزول قرآن وجود نداشته است؛ لذا میتوان از این حیث، اعجاز اجتماعی قرآن را در عرصه ارائه قوانین اجتماعی به اثبات رساند.
خلاصه ماشینی:
برخی از سنن الهی در قرآن کریم با همین لفظ مشخص شدهاند، ولی آیاتی نیز وجود دارد که اگرچه این واژه در آنها به کار نرفته، ولی نوعی از سنن الهی در آنها مدنظر است؛ بنابراین همه سنّتها در قرآن منصوص نيست، بلکه بخش قابل توجهي از آنها استنباطي است.
در اين دو آيه، ضمن توجه به سنّت الهي، سير در سنّتها زمينهساز اصلاح و هدايت انسانها بيان شده است؛ بنابراین، شناخت سنّتها و قوانيني که در سايه آن، جامعه اسلامي بتواند راه صلاح را از فساد تشخيص دهد و به آرمانهاي اسلامي در زندگي اجتماعي نزديک گردد، یکی دیگر از اهداف مطالعه سنّتهاست (حامد مقدم، سنتهای اجتماعی در قرآن کریم، 27).
برخلاف آنچه در انديشههاي کلاسيک و رسمي جامعهشناسي مطرح است و معمولاً به دليل سکولار بودن اين نوع از مطالعات، قوانين در هر ساحت و با هر گسترهاي عموماً داراي منشأ و خاستگاه اجتماعي است و وراي آن، اعتقادي به تأثير عوامل متافيزيک به خصوص در حوزه قوانين حاکم بر جامعه وجود ندارد؛ ليکن در نگاه قرآن کريم چنین قوانينی به آسانی به خداوند نسبت داده شده است؛ از اینرو، در شانزده مورد که در قرآن کريم واژه سنّت و سنن به کار رفته است، يا به طور مستقيم منتسب به خداست (احزاب/38 و 62؛ غافر/85؛ فتح/23) یا به طور غير مستقيم به خداوند منتسب است.
اجرای این سنّت در جهت اتمام حجّت خداوند بر بندگانش میباشد و بنابر همین سنّت است که گفته میشود زمین هیچگاه خالی از حجّت نیست، همواره پیغمبر یا هادی دیگری وجود دارد که به امر خدا مردم را به سوی حق هدایت کند و آنان را از گمراهی برهاند.