چکیده:
مقولهی انحرافات جنسی؛ خاستگاه بروز آنها و چگونگی مواجهه با آن ها از جمله
موضوعاتی است که به ویژه در قرن معاصر مورد توجّه بسیاری از اندیشمندان جامعهشناس»
روانشناس و جرمشناس قرار گرفته و پاسخ به این پرسش که اساسا در چه صورتی
میتوانیم یک رفتار جنسی را انحرافی بدانیم خود محل مناقشات فراوان میان
متخصصان امر است. گذشته از این مسایل,» توجّه به چگونگی مسئولیت کیفشری
منحرفان جنسی که در راستای برآورده کردن اهداف جنسی خود مرتکب جرم میشوند
از اهمّیت بیشتری برخوردار خواهد بود. زیرا دستاوردهای جدید علمی ثابت کردهاند
که بسیاری از منحرفین جنسی به هنگام انجام رفتار انحرافی از ارادهی تام برخوردار
نبوده و دارای ارادهای نسبی هستند. در واقع بسیاری از آنها تحت تااثیر عوامل درونی
و بیرونی مرتکب رفتار انحرافی مجرمانه میگردند و این مساله چگونگی برخورد
کیفری با این گروه از مجرمان را از بیشتری برخوردار میسازد. مخدوش
بودن اراده - به عنوان زیربنای مسئولیت کیفری - در منحرفین جنسی, لزوم برخوردی
متمایز از مرتکبین دارای آرادهی تام را ایجاب مینماید تا بدین وسیله غلاوه بر اعمال
رویکردهای اصلاحی و درمانی به منظور پیشگیری از تکرار جرم ، هدفمندی و
سودمندی چگونگی برخورد با مذحرفین جنسی مورد لحاظ قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"مسئولیت کیفری منحرفین جنسی در نظام عدالت کیفری مهسا شیروی* دکتر مهرزاد کیانی** قسمت دوم چکیده مقولهی انحرافات جنسی،خاستگاه بروز آنها و چگونگی مواجهه با آنها از جمله موضوعاتی است که به ویژه در قرن معاصر مورد توجه بسیاری از اندیشمندان جامعه شناس، روان شناس و جرم شناس قرار گرفته و پاسخ به این پرسش که اساسا در چه صورتی میتوانیم یک رفتار جنسی را انحرافی بدانیم خود محل مناقشات فراوان میان متخصصان امر است.
مخدوش (*)دانشجوی دکترای حقوق کیفری و جرم شناسی،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد،علوم تحقیقات تهران (**)دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بودن اراده-به عنوان زیر بنای مسئولیت کیفری-در منحرفین جنسی،لزوم برخوردی متمایز از مرتکبین دارای ارادهی تام را ایجاب مینماید تا بدین وسیله علاوه بر اعمال رویکردهای اصلاحی و درمانی به منظور پیشگیری از تکرار جرم،هدفمندی و سودمندی چگونگی برخورد با منحرفین جنسی مورد لحاظ قرار گیرد.
بنا بر این میتوان چنین نتیجه گرفت که از منظر قانونی انسان متناسب با میزان قابلیت تحمل تبعات رفتار مجرمانه و نیز درک افعال ارتکابی بر پایهی ارادهی معتبر مسئول است و در صورت اثبات فقدان اراده یا خلل به هر یک از مؤلفههای اراده،به حکم قانون تحقق مسئولیت به طور کلی یا نسبی با مانع روبرو میشود.
تأثیر عواملی مانند اختلالات کروموزومی،اختلالات هورمونی و مواردی از این قبیل که دانش پزشکی نوین تأثیرات آنها بر ارادهی افراد را ثابت کرده و میتواند در راستای اجرای عدالت در خصوص مجرمینی که ناشی از این عوامل مرتکب جرم میشوند مورد توجه قرار گیرند،از دید قانون گذار پنهان مانده و هنوز نیز ارادهای برای تمیز بین حالات مختلف اراده در قوهی قانون گذاری ما دیده نمیشود."