چکیده:
موضوع پژوهش حاضر بررسی نقادانه چالش استاندارد درباره صورتبندی نوینی از برهان نظم است؛ چالشی معرفتشناسانه که با تلقی فلسفی خاصی از اصل آنتروپیک (/ اصل)، به برهان تنظیم ظریف کیهانی (/ برهان) وارد شده است. بر مبنای این چالش، ابراز شگفتی ما از مشاهده جهانی پذیرای حیات، که احتمال پیشینی آن بیاندازه ناچیز است، بیمورد است، چراکه انسان نمیتواند خود را در جهانی که با شرایط حضورش وفق ندارد، ببیند. بنابراین، برهان متهم به استنتاج نتایجی است که صرفا «معلول مشاهده گزینشی» است و ارزش دیگری ندارد (چالش آنتروپیک). در مقام دفاع از برهان، دو خطا را مدعی میشویم: 1. خطای معرفتشناختی: نخست، نشان میدهیم این چالش در بنمایههای انتقادهای هیوم به برهان تمثیلی نظم وجود دارد و آن این است که منشا انتزاع نظم، وهمی (و نه واقعی) است. آنگاه، از برهان در برابر این چالش دفاع میکنیم. نشانمیدهیم اصل امری نه صرفا نظری، بدیهی و همانگویانه، بلکه تحقیقپذیر، ناظر بهواقع، وابسته به استش (/ وضعیت) جهان است. استدلال به سود نظم را بر اساس این مقدمات شکل میدهیم؛ 2. خطای روششناختی: جستزدن از استدلال بر مبنای نظم به استدلال به سود نظم را خطای روششناختی مینامیم و آن را درباره ردیه معرفتشناختی سوبر (Sober) در چالش آنتروپیک وارد میدانیم. درنهایت، از معقولیت برهان در برابر چالش استاندارد دفاع میکنیم.
خلاصه ماشینی:
ایـن حادثـه زمینه ساز بروز یکی از جنجالی ترین و کانونی ترین بحث های بین رشـته ای در حـوزه هـای علم و دین ، و الاهیات طبیعی (/ عقلی ) (Natural Theology) است که بـا عبـارت برهـان تنظیم ظریف (/ برهان ریزتنظیمی ٣) (Fine-Tuning Argument-FTA) و اصـل آنتروپیـک (Anthropic Principle-AP) (/ اصل انسان مداری ٤) ـ (به اجمال ) به معنی محوریت انسـان در کائنات (با دلایل علمی ) ـ شناخته می شود (از این به بعد، از ایـن دو (در مـواردی ) بـا نام های برهان و اصل یاد می کنیم ).
سوم ، اشکال در رهاکردن همین سنخ تبیین ، وقتی دربارة تبیین خداوند سؤال می شود، با این پرسش که اگر خدا (یا ذهن الهی ) علت نظم است ، چـرا بـرای همـین ذهـن ، علـت و تبیینی تصور نشود؟ اکنون می خواهیم بر اساس تقسیم بندی استدلال بـه سـود و اسـتدلال بـر مبنـای نظـم ، چالش های هیوم را دسته بندی کنیم (این امر در ادامه برایمان مهـم اسـت ).
٤. گام دوم : چالش آنتروپیک اگر در اصل مسئلة وجود و واقعیت ریزتنظیمی ها و هـم رویـدادی هـا چنـدوچونی نباشـد، مقدمة ٢ برهان ، مهم ترین محل منازعه است : چرا ارجحیت فرضـیة طـرح و تـدبیر بهتـر از فرضیة صدفه ، موارد ریزتنظیمی را تبیین می کند؟ بر مبنای چالش سوبر، فیلسوف زیست شناس معاصر، محوردانستن انسان در کل گیتـی ، صرفا معلول مشاهدة گزینشی یا اثر گزینشی در مشـاهده ( :Observation Selection Effect OSE) است (٢٨ :٢٠٠٢ ,Sober).