چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان فراشناخت بر عقاید وسوسهانگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی بود. روش: پژوهش از نوع شبهآزمایشی با پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی افراد وابسته به مواد صنعتی که به مراکز درمانی ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس از سه مرکز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر وابسته به کراک هرویین و 15 نفر وابسته به شیشه) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروههای آزمایش 8 جلسه درمان گروهی فراشناخت دریافت کردند. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان فراشناختی در اصلاح عقاید وسوسهانگیز و باورهای مرتبط با مواد در هر دو گروه وابسته به مواد کراک هرویین و شیشه تأثیر معناداری داشته است. همچنین، اثربخشی این درمان در پیگیری دو ماهه از ثبات برخوردار بود. نتیجهگیری: فراشناخت متغیری میانجی و مهم در پیشگیری، کنترل و درمان وابستگی به مواد صنعتی نوین است.
Objective: from a meta-cognitive stand point، psycho-cognitive disorders are concluded by activating of kind of incompatible thoughts that causes to improve meta-cognitive defects and continue of emotions. So، the aim of this research was to investigate the efficacy of meta-cognitive therapy in improving substance abuse patients. Method: this quasi-experimental research was conducted with pre-test، with a follow-up design. Substance abuse disorders patients visited in addictive withdrawal clinics in Esfahan city، 45 patients were selected through the convenience sampling method and were randomly divided into one control and two experimental groups. The craving believes questioner and substance-related believes questioner were used as pre-test measures. The experimental groups received 8 metacognitive therapy sessions in groups، while the control group received no treatment، at the end of sessions post-test was measured by the same questioners and the data were analyzed via multivariate covariance statistic method. Findings: The results of the analysis of multivariate covariance showed that MCT had a significant effect in reducing craving and substance-related believes. Conclusion: By the result of this research، the effect of metacognitive therapy is confirmed in improving of craving and substance-related believes as two predictive factors of inclining to use of substances.
خلاصه ماشینی:
"از آن سو، تغییرات شناختی ممکن است حاصل تقویت کنندههای مثبت و منفی نیرومندی از مصرف مواد باشند، بهاین ترتیب که استفاده از مواد، باورها و انتظارات مثبتی را در مورد اثر مواد مخدر و روان گردان به وجود میآورند که همچنین، با باورهای اختصاصی و نگرش در مورد تأثیر رویداد شناختی مرتبطاند (توناتو 3 ، 1999)، این موضوع را مارلات و Beck, Rush, Shaw & Emery 2.
ملاکهای ورود Franken, Kroon, Wiers & Jansen آزمودنیها به طرح پژوهش عبارت بودند از: تشخیص وابستگی به کراکهروئین یا شیشه به عنوان آخرین مادهی مصرفی بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و تشخیص متخصص سم زدایی مراکز، مذکر بودن، حداقل سواد خواندن و نوشتن، سابقهی مصرف متادون کمتر از یک سال، عدم تشخیص سایر اختلالات روانشناختی، تمایل به شرکت در جلسات درمانی، و ملاکهای خروج عبارت بودند از: عدم علاقهمندی افراد به ادامهی شرکت در جلسات درمانی، غیبت بیش از دو جلسه، قطع درمان تحت نظارت مراکز ترک اعتیاد.
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان فراشناختی ولز بر اصلاح نقایص فراشناخت متمرکز بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی انجام گرفت.
یافتههای حاصل از این پژوهش در چارچوب اثربخشی درمان فراشناخت بر اصلاح باورهای مرتبط با مواد با نتیجه به دست آمده از پژوهش ابوالقاسمی و همکاران (1386) و گاوین و الینوود 4 (1988) که نشان دادهاند وجود نقایص فراشناخت باعث شکلگیری تعاملات شناختی و رفتاری غیر مؤثر در افراد میشود و با ضعیف ساختن مهارتهای Monafo & Albery 2."