خلاصه ماشینی:
"هرچه که محقق معیشتاندیش رشتهی خود را از امور خارجی برکنار نگه میدارد، «فیلسوف» بههمان اندازه میکوشد تا قلمرو رشتهی خود را گسترش دهد و پیوندهای آن با قلمروهای دیگر را حفظ کند؛ میگویم «حفظ میکند»، چون یک رشته تنها از طریق مرزهایی متمایز میشود که حاصل فهم تحلیلی است.
من تنها با الگوی دوم یعنی تصویر فیلسوف است که کارها را پیش میبرم؛ چون اگر کسی بکوشد الگوی نخست را بهکار بندد، دانش از هدف نهایی خود بسیار دور میافتد، و برای کسب مطاعی ناچیز بهایی گزاف باید پرداخت شود.
در ارزیابی شواهد رخدادی که بههمین تازگی رخ داده است، در میان مردم خودمان و در شهری که در آن به سر میبریم، و در خلاص کردن حقیقت از روایتهای متناقضش که مشکل داریم، حال چه اطمینانی میتوانیم به مطالعهی ملتها و دورانهایی بکنیم که حتی علاوه بر فاصلهی زمانیای که از ما دارند، آداب و رسومشان نیز از ما غریبهتر و دورتر است؟ گروه کوچکی از رخدادهایی که باقی میماند، منهای عوامل یادشده، بهگستردهترین معنا موضوع تاریخ است.
حتی کوچکترین کار نیز برای وی اهمیت خواهد داشت، اگر خود را در راه ببیند، یا حتی اگر که جانشین بعدیاش را به راه بکشد، به سوی حل این مسئله که چگونه جهان ساخته شده است و مواجهه با عالیترین عملکردهای عقل در بهترین صورت.
با تحلیل مکانیزم ظریفی که از طریق آن، دست آرام طبیعت از آغاز جهان قوای بشری را مطابق نقشه توسعه بخشیده است، و با نشان دادن دقیق اینکه چگونه این نقشهی عظیم طبیعت در هر دوره به کار میافتد، معیار حقیقی خوشبختی و لیاقت را که فریب موجود هر قرن به نحوی متفاوت آن را باطل میسازد، حفظ میکند."