چکیده:
بین تفکر تاریخی دکتر عبدالحسین زرینکوب و روال پژوهش در مکتب آنال شباهت و همانندیهای بسیار زیادی وجود دارد که تحقیق و بررسی در خوری را طلب میکند. وجود برخی شباهتها به این معنی نیست که زرینکوب در بینش و حتی روش تاریخنگاری خود متأثر از آن مکتب بوده است. این پژوهش با بررسی دیدگاههای زرینکوب در خصوص مسائل فلسفی و نظری تاریخ و روش او در تاریخنویسی و مقایسه آن با بینش و روش تاریخنگاری مکتب آنال، شباهتها و همانندیهای موجود بین این دو مشرب را نشان میدهد؛ سپس دلایلی که عدم ارتباط و تأثیرپذیری زرینکوب از مکتب آنال را نشان میدهند، مورد بحث و ارزیابی قرار میگیرد. هدف اصلی مقاله حاضر این است که با وارسی تجربیات تاریخنگاری مدرن ایران، زمینه لازم برای فهم عمیقتر وضعیت تفکر تاریخی در ایران فراهم آید.
خلاصه ماشینی:
"بنیانگذاران این مجله از تاریخنگاری سنتی که موضوع آن زندگی سیاسی و نظامی شاهان و فرماندهان عالی رتبه بود و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تحت تأثیر پوزیتویسم 5 (اثباتگرایی) و مکتب رانکه 6 رواج بیشتری یافته بود، انتقاد کرده و نگارش تاریخ جامعتر و انسانیتر را که در آن به تمام جنبههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همه طبقات مردم پرداخته و استفاده از اطلاعات سایر دانشهای علوم انسانی را لازم میدانست، توصیه کردند(پیتر برک، «ضرورت همگرایی نظریه اجتماعی و تاریخ»، ص 431؛ مسعود مرادی، «مکتب تاریخنگاری آنال و فرناند برودل»، ص 30).
عبدالحسین زرینکوب، ادیب و مورخ معاصر ایران نیز در برخی از آثار خود که در مورد مسائل فلسفی و نظری تاریخ و روش تاریخنویسی نگاشته است، بسیاری از مسائل مورد تأکید در مکتب تاریخنگاری آنال را مورد توجه قرار داده و با انتقاد از تاریخنگاری سنتی ایران که بیشتر در قالب رویدادنگاریهای سیاسی و نه تاریخنگاری تحلیلی نوشته شده بود، تألیف تاریخ ترکیبی را توصیه کرد.
نتیجه گیری درست است که قبل از زرینکوب پیروان مکتب آنال از تاریخنگاری سنتی که مبتنی بر حوادث و رویدادهای سیاسی بدون تجزیه و تحلیل آنها بود، انتقاد کرده و نگارش تاریخ جامعتر و انسانیتر را که به همه جنبههای زندگی انسانها توجه داشته باشد و از دانشهای سایر علوم استفاده میکند، پیشنهاد کرده بودند و زرینکوب نیز در دورههای بعد مطالبی مشابه با گفتههای آنها را بیان کرد ولی باید توجه داشت که قبل از پایهگذاری مکتب آنال -1929- بعضی از مورخان ایرانی مانند آقاخان کرمانی در آئینه سکندری، ناظمالاسلام کرمانی در تاریخ بیداری ایرانیان، بعدها احمد کسروی در شهریاران گمنام، عباس اقبال در تاریخ مغول از چنگیز تا تشکیل دولت تیموری و..."