چکیده:
جولیا درایور با نگرشی نوین در باب فضیلت سعی میکند علیرغم قبول چارچوبهای کلی، نقش اصیل معرفت در اخلاق ارسطویی را کمرنگ کند و دستکم برخی از فضایل شاخص را مبتنی بر جهل و بیخبری تعریف و توجیه نماید. فضایل مورد نظر وی عبارتند از تواضع، اعتماد، گذشت، شجاعت ارتجالی و احسان بیحساب. لازمه پذیرش فضایل مبتنی بر جهل، قبول دیدگاهی فرااخلاقی است که قصد و نیت خیر را برای تحقق فضیلت ضروری نداند؛ اما برای محدود ساختن دامنه بحث در این پژوهش، بیآنکه این پیشفرض مورد نقد واقع شود، تنها به تحلیل و واکاوی فضایل مبتنی بر جهل بسنده شده است.
With an emphasis on Julia Driver’s ideas about virtue, this paper intends to illustrate an approach on virtues that despite of accepting general frameworks, it attempts to weaken the genuine role of knowledge in Aristotelian ethics and defines and justifies some important virtues based on ignorance and unawareness. The virtues in his view include modesty, trust, forgiveness, spontaneous courage, and scoreless kindness. The necessity to accept the virtues of ignorance is acceptance of an infra-ethical approach which does not consider good intentions necessary for achieving virtues. However, to limit the domain of the study without criticizing this presupposition, only the analysis of virtues of ignorance will be discussed.
خلاصه ماشینی:
(Ibid: 31) احتمالا این سرراست نبودن اعتماد بهعنوان یک فضیلت جهل به دو دلیل است: یکی آنکه برخلاف دیگر فضایل، معلوم نیست آنچه مجهول میماند و باعث میشود اعتماد را به یک فضیلت جهل مبدل کند، دقیقا چه مؤلفهای است؟ ثانیا، جهل مفروض در آن بهگونهای است که آن را منحصربهفرد میکند؛ زیرا فردی که نسبت به دیگری ـ بهمعنای درایوری ـ اعتماد میورزد، بهکلی از شواهد و ادلهای که سبب میشود دیگری را نامطمئن قلمداد کند، بیخبر است؛ اما نکته اینجاست که اعتماد میتواند بدون آنکه الزاما مبتنی بر بیخبری باشد، اعتماد باشد.
بحث و جمعبندی لیندا زاگزبسکی بهعنوان یکی از مطرحترین معرفتشناسان و فضیلتگرایان در دهه اخیر، سخنانی در باب رابطه فهم و فضیلت اخلاقی به میان آورده که میتواند فاصلهگیری از نقش محوری معرفت در اخلاق را تداعی کند و حتی ادعای نوآورانه بودن نظر درایور در باب فضایل مبتنی بر جهل را دچار چالش سازد.
بنابراین درایور در پاسخ به این سؤال که چگونه فضایل مبتنی بر جهل یک فضیلت هستند، درحالیکه فاقد عنصر آگاهی و قصد / قصد خیر میباشند، پاسخی روشن دارد و آن اینکه اگر پیامدگرایی ابجکتیو را بپذیرید، دیگر این نکته را بهعنوان یک ایراد یا چالش مطرح نخواهید ساخت؛ زیرا در خوانش وی از فضیلتگرایی، اولویت اصلی در تحقق فضیلت با نتایج بالفعل و واقعی مثبت است، نه نیت خیر.
نتیجه نقد و تحلیل فضایل مبتنی بر جهل از منظر درایور حتی اگر نهایتا ما را با او همدل نسازد، اما اقلا این فایده را دارد که نقش معرفت در اخلاق را برای ما روشنتر میسازد.