چکیده:
بحث از استاد اخلاق، یکی از زمینههای پرچالش در تربیت معنوی است. سؤالات فراوانی در این زمینه، در اذهان طالبان طریق معنویت وجود دارد. این مقاله، به روش کتابخانهای برای پاسخ به دو سؤال زیر صورت گرفته است: آیا برای رشد معنوی مراجعه به استاد ضروری است؟ استاد و راهنمای رشد معنوی، چه کارکردهایی دارد و چه انتظاراتی باید از او داشت؟ در پاسخ به سؤال اول، پس از بررسی ادله موافق و مخالف، این نتیجه به دست آمد که مراجعه به استاد ضروری است. در پاسخ به سؤال دوم، سه محور اصلی شناسایی شد: معرفتافزایی، ایجاد شوق و دستگیری عملی. البته ذیل هر کدام از این سهگانه، وظایف و کارکردهای جزئیتری نیز شناسایی و معرفی شدند.
خلاصه ماشینی:
"علامه شعرانی در حاشیه خود بر کتاب الوافی مینویسد: حق آن است که سالک احتیاج به استاد عارف دارد؛ چراکه مبتدی هنگامی که قصد تهذیب نفس از رذائل داشته باشد، نمیداند چطور شروع در سلوک کند و چه چیزی شایسته است تا انجام دهد و از آنچه باید بپرهیزد چگونه عمل کند و چهبسا برای او صفت رذیله عجب حاصل شود و خود بدان ملتفت نباشد تا از آن بپرهیزد.
مسئله اصلی نبود استاد نیست، بلکه عدم جدیت در رشد معنوی است: آیتالله بهاءالدینی برای ورود به وادی سیر و سلوک و عرفان میفرمود: اگر انسان ذوقیات خوبی داشته باشد، استاد لازم نیست، سیره و روش ائمه بهترین استاد است...
5. استادان اخلاق در نظامی هرمی اگر گفته میشود برای سیر و سلوک و رشد معنوی مربی ضرورت دارد، نباید چنین تصور شود که از همان ابتدای راه باید استادی کامل و پیری راهپیموده دستگیر شخص باشد.
همچنین محور ایجاد شوق، مشتمل بر وظایفی از قبیل تذکر و موعظه، ایجاد خوف و رجا، ایجاد تمرکز، ایجاد ارتباط با الگوهای متعدد، الزام و بازخواست میباشد، و بالاخره، در محور دستگیری عملی، کارکردهایی که از یک استاد شایسته انتظار میرود، شامل این موارد میشود: تشخیص قابلیت سلوک عرفانی، ایفای نقش الگو، فراهم کردن حلقات سلوکی، تفسیر حوادث سلوکی، تشخیص حالات سالک، مراقبت از خطرات و رهزنهای طریق، تشخیص عیوب نفسانی و موانع سلوکی، کشف خصال نیک سالک جهت بهرهبرداری در سلوک عرفانی، ارائه برنامه سلوکی."