چکیده:
مفسران بلند آوازۀ قرآن، با نقل حدیثی از امام رضا در کتاب «عیون اخبارالرضا»، براینباورند که مراد از ذبح عظیم در آیۀ 107 سوره صافات: «وفدیناه بذبح عظیم»، حسینبن علی است. وی ذبیحالله و ثارالله است که قربانی شدنش در سال 61 ق تحقق یافت و بیگمان خداییترین و قرآنیترین شهید تاریخ است. ازاینرو سرایندگان شعر و ادب پارسی، دربارۀ بزرگی مقام و سترگی قیام خدایی و نیز شکوه و جاودانگیاش، سرودههای تأثیرگذار و دلانگیزی به یادگار نهادهاند که بهطبع نگاهی قرآنی و اهتمامی آیینی است. برجستهترین قطعۀ تاریخی که سرایندگان پارسیگوی به آن پرداختهاند، قطعۀ بیهمتای عاشوراست که با درخشش حسین و یاران غیور و شورمندش در سرزمین کربلا رخ نمود. با نگاه به این حماسۀ بزرگ و گرانبهاست که شاعران پارسیسرای، زنجیرۀ زرینی از سرایندگی را شکل دادهاند و شیواترین و شورانگیزترین اشعار عاشورایی را سرودهاند. این مقاله بر آن است تا شاعران و اشعار عاشورایی را دربارۀ حضرت ثاراللهـ آن ابر شهید ایمان و قرآنـ بهگونهای کلی و گزیده، از کسایی مروزی تا تجلی بهبهانی بیان و بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
بیت آغازین و پایانی آن سروده، چنین است: باد صبا درآمد، فردوس گشت صحرا تا زندهای چنینکن،دلهای ما حزینکن آراست بوستان را نیسان به فرش دیبا پیوسته آفرین کن بر اهل بیت زهرا (کسایی مروزی، 1364: 74) پس از کسایی، حکیم سنایی غزنویـ پدر شعر عرفانی پارسیـ در کتاب پربار، حکمی و عرفانی «حدیقةالحقیقه»، از شهید جاوید کربلا گفته است: پسر مرتضی، امیر حسین حبذا کربلا و آن تعظیم وآن تن سر بریده در گل و خاک که چنویی نبود در کونین کز بهشت آورد به خلق، نسیم و آن عزیزان به تیغ، دلهای چاک (سنایی غزنوی، 1344: 266) پس از او، جلالالدین مولوی بلخی (604-672 ق) بهزیبایی هرچه فزونتر، در چارچوب حکایتی از شهر حلب، عاشورا را سروده است: روز عاشورا همه اهل حلب گرد آید مرد و زن جمعی عظیم تا به شب نوحه کنند اندر بکا روز عاشورا نمیدانی که هست پیش مؤمن ماتم آن پاکروح روح سلطانی ز زندانی بجست چون که ایشان خسرو دین بودهاند دور ملک است و گه شاهنشهی سوی شادروان دولت تاختند باب انطاکیه اندر تا به شب ماتم آن خاندان دارد مقیم شیعه عاشورا برای کربلا ماتم جانی که از قرنی به است شهرهتر باشد ز صد طوفان نوح جامعه چوندریموچونخاییمدست وقت شادی شد چو بگسستند بند گر تو یک ذره از ایشان آگهی کنده و زنجیر را انداختند (مولوی، 1374: 318) شاید سادهترین و روانترین سروده در اینباره از عارف نامور، سیفالدین ابوالمحامد محمد فرغانی مشهور به سیف فرغانی، شاعر سده هفتم و هشتم هجری است.