خلاصه ماشینی:
"هنر شهری در این دوران وابسته به معماری است و در بناهای خاص جلوهگر میشود.
حضور این بناها در مراکز شهری و کانونی منظر شهر، تداوم حاکمیت عالم قدسی در آرایش محیط محسوب میشود؛ علیالخصوص چنانچه آرایههای نصبشده بر دیوارهای معماری مقدس مسیحی (= معماری عملکردهای مذهبی) را در نظر آوریم با مجموعهای از مجسمههای عیسی مسیح، مریم مقدس و سایر شخصیتهای مذهبی مواجه خواهیم شد که تنها نمونههای هنر محیطی آن روزگار به حساب میآید.
هنر شهری رنسانس تداوم معماری مقدس پیشین است که تدریجا به سوی ابنیه عمومی و مدنی همچون شهرداری و تئاتر متمایل میشود.
نمونههای هنر شهری این دوران تصویرهایی از زندگی روزانه مردم است که در محل حیات مدنی آنها اجرا میشود.
به نظر میآید که هنر شهری دچار تناقضی در مسئولیت خود شده است؛ از یک سو از موزه بیرون آمده و به میان مردم رفته است و از سوی دیگر با محدودیتهای کارفرمایی ناشی از قدرت روبرو شده است."