چکیده:
نظام وظیفه نخستینبار در چهارچوب ارتشهای پادشاهی و دولتهای مستقل از کلیسا در اروپای غربی تأسیس شد و توانست واسطهای بین دولت و ملت در ابتدای مدرنیته و وسیلهای برای بسط نظامیگری حاکمان و سلاطین باشد. تقسیم کار اجتماعی، پیشرفت تکنیکی، و صنعتیشدن در کنار هم سبب شد تا ارتشهای مدرن شکل بگیرند که از اولین نهادهای بوروکراتیک نیز به شمار میآمدند. اما این پدیده که در غرب پس از مجموعۀ تحولات اندیشهای و اجتماعی پدید آمده بود، در ایران دورۀ پهلوی اول بهمنزلة بخشی از پروژة مدرنسازی و تثبیت حکومت استبدادی رضاخان شکل گرفت. بسط عناصر هویت ملیگرایانه و مطیعکردن نیروهای سنتی جامعة ایران در برابر استبداد مطلقة حکومت، از طریق آموزشها و هنجارسازی عمومی و فراگیر، یکی دیگر از کارکردها و کارویژههای ارتش و نظام خدمت اجباری در کنار تأثیرات و خدمات سیاسی و نظامی دیگرش در تأسیس و ابقای حکومت پهلوی بود. نظام وظیفه، در کنار خلع سلاح عمومی، به حکومت پهلوی اول این امکان را میداد که با گسترش اقتدار نظامی پایههای حکومت خود را مستقر کند. تشکیل ارتش یکپارچه و خدمت اجباری عمومی را باید یکی از اولین تلاشهای سامانمند و همهجانبه برای خلق شهروندان نظام جدید مبتنی بر ایدة دولت ـ ملت در تاریخ ایران دانست.
خلاصه ماشینی:
هر چند اقدامات رضاخان که غالبا بـا هـم سـویی جریـان روشـن فکـری تجـددخواه و حمایت قدرت های استعماری صورت می گرفت به صورت یکپارچه و پیوسـته طـی یـک دورة بیست ساله به وقوع پیوست و تفکیک بین آن ها چه به لحاظ تحلیلی و چه بـه لحـاظ واقعیت تاریخی امری دشوار است ، اما برای این که نقش و وزن هر یک از این اقدامات را از هم بازشناسیم و نیز برای تدوین تـاریخ نظـام وظیفـه ، در ایـن مقالـه سـعی خـواهیم کـرد چگونگی ایجاد و نقش نظام وظیفة عمـومی را در چهـارچوب بخشـی از پـروژة نوسـازی سیاسی و اجتماعی پهلوی اول در ایران مطالعه کنیم و متناسب با این هـدف پژوهشـی بـه سؤالات ذیل پاسخ دهیم : تاریخ شکل گیری و تحول نظام وظیفة عمومی و رابطة آن با ارتش و دولـت مـدرن در کشورهای غربی چگونه بوده است ؟ زمینه های شکل گیری خدمت اجباری عمومی در اواخر حکومت قاجار و تأسیس آن در حکومت پهلوی اول چگونه بوده و چـه تفـاوتی بـا سـیر تحولات در غرب داشته اسـت ؟ و در نهایـت ایـن پدیـدة مـدرن بـه چـه نحـو در پـروژة ملت سازی رضاخان نقش ایفا می کرده است ؟ ٢.
ازبین رفـتن جامعـة مبتنی بر اقتدار کلیسایی و مذهبی ، افول مفهوم امت مسیحی در بین ایـن کشـورها، و خلـق دولت محدودشده در چهارچوب مرزهای ملی عمده ترین عوامل ساختاری بودند که نظـام وظیفه را پدید آوردند، اما برایند سازمان و نیروهای اجتماعی ـ سیاسی جامعة ایران تا پـیش از پهلوی اول به تغییر ساختاری ارتش و شکل گیری نظام وظیفه منتهی نشد؛ فقـط پـس از روی کارآمدن رضاخان و شکل گیری یک استبداد نظامی وابسته بـود کـه نظـام وظیفـه بـه منظور انحصار نظامی در ایران شکل گرفت .