چکیده:
جامعیت قرآن از مسایل مهم تفسیر قرآن کریم است و دیدگاه علامه طباطبائی به عنوان مفسر صاحب نظر در این زمینه بسیار مهم است و می تواند راهگشا در حل بعضی از مسایل باشد. به نظر علامه جامعیت قرآن به معنای کامل بودن آن است. علامه طباطبائی جامعیت قرآن را در همه اقسام و صور آن، مبتنی بر مجموع ظاهر و باطن قرآن می داند؛ در ظاهر قرآن تنها تفاصیل اخلاق فاضله را می توان جست، اما معارف، شرایع و احکام در حد کلیات و اصول در ظاهر قرآن آمده اند و تفاصیل و جزئیات آنها در روایات بیان شده یا به طریق دیگری قابل دستیابی است. در آثار قرآنی علامه به ویژه المیزان می توان دو قسم جامعیت را سراغ گرفت: 1ـ جامعیت قرآن به معنای کامل بودن بیان آن در طرح مسایل نسبت به کتب آسمانی پیشین. 2ـ جامعیت قرآن به معنای کامل بودن بیان آن در طرح مسایل بدون مقایسه با کتاب های آسمانی دیگر.
خلاصه ماشینی:
این دانش گرچه جنبۀ تمهیدی و مقدماتی دارد، اما ارتبـاط آن بـا تفسیر که رویکرد درونی به قرآن است ، بسیار مهم و روشـن اسـت و در اهمیـت ایـن ارتبـاط بعضـی صاحب نظران نوشته اند: «اهمیت علوم قرآنی به حدی است که فهم قرآن به صورت دقیق بـدون فهـم آن مباحث ممکن نیست » (معرفت ، ١٤١٦ق .
علامه طباطبائی بر جامعیت قرآن تأکید دارد و معتقد است کـه تبیـان بـودن قـرآن برای هر شیئی با توجه به شـأن هـدایت گـری آن اسـت و بـرای رسـیدن انسـان بـه هـدایت ، تمـام احتیاجات و علوم مورد نیاز او را بیان نموده است ؛ ماننـد: مبـدأ، معـاد، اخـلاق فاضـله ، شـرایع الهـی، قصص ، تاریخ و ...
بـه عـلاوه ، وی در تفسیر آیۀ ٤٨ از سورة مائده که در آن قرآن تصدیق کنندة کتب پیشـین آسـمانی و مهـیمن بـر آنهـا معرفی شده ، میگوید که معنای هیمنه داشتن قرآن بر کتب آسـمانی سـابق آن اسـت کـه قـرآن بـا توجه به وصف تبیان کل شیء بودنش در قیاس با کتب آسمانی سابق ، اصول ثابت و غیـر متغیرشـان را حفظ و فروع آنها را که به تناسب شرایط زمان و بر حسب تکامل و ترقی زندگی بشر قابـل تغییـر و تبدیل است ، نسخ و جایگزین کرده است (ر.
در این کتـاب ، نسبت به بیان هر آنچه سعادت دنیوی و اخروی مردم به دانستن آنها متوقف است ، هیچ گونه تفـریط و کوتاهی صورت نگرفته است ، همان گونه که خداوند در جـای دیگـر قـرآن فرمـوده اسـت : «نزلنـا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء» (طباطبائی، ١٣٧٩، ج ٧: ٨١).