چکیده:
توکل اصطلاح دینی، اخلاقی و عرفانی است؛ در لغت به معنای اعتماد کردن، تکیه کردن، اعتمادنمودن بر کسی و اعتراف کردن بر عجز خود است. (لغت نامه دهخدا: ذیل لغت)خواجه عبدالله انصاری از عرفای مشهور قرن پنجم هجری، از مفاهیمی مانند لجا، تفویض و تسلیم در کنار توکل نام برده است. وی مقام توکل و تفویض را کار خود به حق سپردن معنا کرده است. و سپس مقام لجا و تسلیم را بر توکل و تفویض برتری بخشیده و آن را سپردن خویشتن به حق دانسته است؛ یعنی تسلیم هر آنچه میان بنده و خداوندا از اعتقاد، خدمت (بندگی) و حقیقت است.سنایی نیز در باب اول حدیقه الحقیقه، این دیدگاه را در مقام توکل در دو "حکایت فی توکل العجوز "، "حکایت التمثیل فی الذی هو یطعمنی و یسقینی" به تصویر کشیده است. هم چنین انصاری با بیان درجات توکل و نامگذاری آن به این نکته ی مهم اشاره دارد که یقین به قسمت غیر از رضا به قسمت است؛ و عمیق ترین آرامش ناشی از رضایت به خدا و قضای وی را سنایی در داستان "حاتم و زن" وی در ذیل حکایت "فی توکل العجوز" آورده است. خواجه عبدالله انصاری نهایت کار خود را متوکل را به توکل حقیقتی می داند که همانا پیوند مقام توکل با حال و مقام رضاست.
خلاصه ماشینی:
و سپس مقام لجا و تسلیم را بر توکل و تفویض برتری بخشیده و آن را سپردن خویشتن به حق دانسته است؛ یعنی تسلیم هر آنچه میان بنده و خداوند ا از اعتقاد، خدمت (بندگی) و حقیقت است.
نمودار شماره 1: امتیاز لجا بر توکل وی از کوثر دین به رسیدن نور یقین را از فضل و کرم الهی دانسته و حق را وکیل خود برای نیل به هدفی چون یقین که لازمه توکل است، میشناسد: جگر تشنه مان ز کوثر دین شربتی بخش پر ز نور یقین نیست نزدانشی و نز هنری جز تو سوی توأم وکیل دری هر چه بر من قضای تو نوش همه نیکو بود نباشد زشت (سنایی، 1374ش: 151) در ادامه بحث لازم به ذکر است که در میدان 61 و 79 کتاب صد میدان، به ترتیب از دو مقام تفویض و تسیلم در کنار توکل به میان آمده است.
شوهرت چون برفت زی عرفات هیچ بگذاشت مر تو را نفقات گفت بگذاشت راضیم زخدای آنچه رزق منست ماند به جای باز گفتند رزق تو چند است که دلت قانع است و خرسند است گفت چندان که عمر ماندستم رزق من کرد جمله در دستم و آنجا که خواجه عبدالله حساب خلق را با توکل به میان میکشد ؛ سنایی نیز اعتقاد خود را در باب قضا و قدر و اوامر و صنع به بهترین شکل به نظم کشیده و بر این باور است که هر آنچه به امر خداوند قرار دارد، بر وفق مراد و خواسته وی بر کارند.