چکیده:
مـردمشناســی بــه عنــوان زیرمجموعــه ای از علــم جامعــه شناســی در دو قالــب مردمشناسی فرهنگی و مردمشناسـی طبیعـی بـه بررسـی گـروههـای انـسانی می پردازد. با توجه به اینکه برخی از آثار ادبی دربردارندة ابعاد وجودی، فرهنگی و اجتماعی انسانها هستند، می تـوان از ایـن آثـار بـه عنـوان اسـناد و مـدارکی ارزشمند، برای انجام مطالعات مردمشناختی بهـره گرفـت . نتـایج ایـن تحقیـق نشان می دهد که محمدحسین بهجت تبریزی (متخلص به شـهریار)، در دیـوان اشعار فارسی خود، با پرداختن به ابعـاد مختلـف جـسمانی ، رفتـاری، اخلاقـی و فرهنگی گروههـای انـسانی در سـطح منطقـه ای و جهـانی ، ابعـادی از دو گونـة مــردمشناســی را انعکــاس داده اســت . نگــاه منطقــه ای شــهریار، مربــوط بــه مردمشناسی فرهنگی و مقایسة الگوهای رفتاری، نحـوة زنـدگی و روابـط میـان «انسان با انسان» و «انسان با طبیعـت » در اجتمـاع روسـتایی (گمینـشافت ) و جامعة شهری (گزلشافت ) است . از دیدگاه این شاعر معاصر، الگوهای رفتـاری و فرهنگی در اجتماع روستایی ، در مرتبه ای بالاتر از جامعة شهری قـرار دارنـد. از ســویی دیگــر، نگــاه جهــانی شــهریار مربـوط بــه بیــان ویژگــی هــای جــسمی ، زیست محیطی و الگوهای مثبت فرهنگی مردم کشورهای ترکیه و شوروی سابق است ؛ این شاعر در مقایسه با مردمشناسی فرهنگی ایرانیان، بـه افـول الگوهـای فرهنگی و رفتاری در میان مردم جامعة خود اشاره می کند. شـهریار سـعی دارد که با آگاهسازی و تحریک منش ملـی ایرانیـان، الگوهـای فرهنگـی و اجتمـاعی مردم ایران را بهبود بخشد.
خلاصه ماشینی:
از دیدگاه این شاعر، مردم ساکن در مناطق روستایی ، با حفظ الگوهای رفتاری ، اخلاقی ، سنتی و فرهنگی خود، از لحاظ میزان و نحوة روابط «انسان با انسان » و «انسان با طبیعت » در شرایط خوبی قرار دارند؛ اما مردم ساکن در مناطق شهری ، در اجرای کامل و بدون نقص دو رابطة ذکرشده ، با بـس تـوحش کـــه در او شد به تمدن تبدیل آمـــدن یـــرغـــو و رفـتن یـسق و یاســا بود خــاتــم گمـشــده را بــاز بــجوی ای ایران کـه بــدان حلــقه ، جــهان زیر نگـین مـا بـود (همان : ٢٢٧ و ٢٢٨) * قصیدة «ایده آل ملی » پــیــام مــن بـــه گــــــردان و دلــــیران جــــوانـــــان و جــــوانمــــردان ایـران ...
گفتنی است نگاه شهریار نسبت به رفتار و فرهنگ مردم کشورهای ترکیه و شوروی ، منحصر به جنبه های مثبت این دو گروه انسانی است ؛ اما زمانی که به بیان الگوهای رفتاری و فرهنگی مردم ایران می پردازد، با توجه به اینکه خود شهریار، عضوی از همین جامعه است و در قبال مردم و جامعة خود احساس تعهد می کند، بی پروا از الگوهای منفی بیگانه در فرهنگ ایرانیان نیز سخن به میان می آورد؛ در بخش های بعدی بیشتر به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت .
وی از یک سو، با بیان شرایط خاص زندگی مردم در اجتماع روستایی (گمینشافت Gemeinschaft) و جامعة شهری (گزلشافت Gesellschaft) به مقایسة الگوهای رفتاری ، اجتماعی و فرهنگی در میان این دو گروه انسانی پرداخته است ؛ از سویی دیگر، این شاعر معاصر با مضمون آفرینی در زمینة مردم شناسی طبیعی و فرهنگی مردم کشورهای ترکیه و شوروی ، اطلاعات مردم شناختی قابل توجهی در اختیار مخاطبان خود قرار می دهد.