چکیده:
در جهان پر تنش امروز که انسان ها، به دلیل مشغله فراوان، همواره احساس خستگی می کنند، اهمیت اوقات فراغت و سبک گذران آن بر کسی پوشیده نیست. فراغت مناسب می تواند تاثیر مثبتی در زندگی افراد بگذارد تا از زندگی خود لذت برند و این تاثیر به فرد منتهی نشده، بلکه جامعه را نیز در بر می گیرد. تنظیم اوقات فراغت سبب بهره گیری و سازندگی روح و روان است و عدم استفاده صحیح از این اوقات باعث کسالت روح خواهد شد. با توجه به اهمیت این مساله، اندیشمندان و جامعه شناسان بسیاری به مطالعه آن پرداخته و تعاریف و شیوه های گذران متفاوتی ازآن ارائه کرده اند. در دین مبین اسلام نیز سفارش های متعددی در این زمینه بیان گردیده و راه کارهایی برای استفاده مفید و موثر از این زمان ها بیان شده است. در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی ضمن بیان دیدگاه های برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی و جامعه شناسان به بررسی راه کارهای اسلامی در گذران اوقات فراغت می پردازیم
خلاصه ماشینی:
در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی ضمن بیان دیدگاههای برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی و جامعه شناسان به بررسی راهکارهای اسلامی در گذران اوقات فراغت میپردازیم.
اوقات فراغت، اندیشمندان علوم اجتماعی، آموزههای اسلامی، راهکارهای قرآنی مقدمه و بیان مسأله در جریان زندگی روزمره گاهی با میل و رغبت و زمانی به اجبار، فرصتهایی با عنوان اوقات فراغت به وجود میآید که استفادة صحیح از آن سبب بهرهگیری و سازندگی جسمی ـ روحی و عدم استفادة صحیح از آن باعث کسالت روح میشود.
حال با توجه به مطالب ذکر شده به بررسی نحوة گذران اوقات فراغت در دیدگاه جامعه شناسان و مقایسة آن با دین مبین اسلام میپردازیم.
ب ـ اوقات فراغت به عنوان فعالیت: در این جا توجه از شخص به سرشت فعالیتهای انجام شده، مانند ورزش، تماشای تلویزیون، هنر، سرگرمیها، تعطیلات و بازیهای برد و باختی معطوف شده است.
تمایز از طریق فعالیتهای اوقات فراغت، تأکیدی بر تحمیل هویت اجتماعی است، چرا که در این فرایند افراد میخواهند خود را از دیگران متمایز کنند و به برجسته کردن خویش بپردازند» (همان، 320).
اوقات فراغت بهترین زمان برای اندیشیدن در آفرینش است و ارزش آن جایی بیشتر میشود که انسان با کمک این ابزار به تدبیر زندگی خود بپردازد.
این موضوع در اسلام توجه ویژهای را به خود اختصاص داده و به انجام آن سفارش زیادی شده است.
اوقات فراغت در علوم اجتماعی معانی متفاوت و گستردهای را به خود اختصاص داده است، ولی اگر بخواهیم معنایی کلی از آن ارائه دهیم آن زمانی است که فرد خارج از نقشهای الزامآور اجتماعی آزادی عمل یافته و به فعالیت میپردازد، که این تعریف با موازین اسلامی نیز متناسب است.