خلاصه ماشینی:
"در این نوع کتابها معمولا شیوهء خاصی برای گردآورنده متصور نیست و به همین دلیل نیازی احساس نمیشود تا شیوهء گردآوری در مقدمهء کتاب است و درعوض،بخشی به نام مقدمات وجود دارد که به معرفی نهچندان اجمالی جانفورد میپردازد و معرفی کتاب را وامینهد.
بسیاری از مطالب کتاب پیش از این چاپشده است و به عنوان نمونه میتوان به این مطالب اشاره کرد،نوشتهء رابین وود دربارهء جان وین،تاوینه و باگونوویچ دربارهء فورد،مطلب حسین مجتهدزاده که سالها پیش در مجلهء فیلم به چاپ رسید و بالاخره متن دستهجمعی نویسندگان کایه دو سینما دربارهء لینکلن جوان...
مطلب با این جمله شروع میشود:«دختری با روبان زرد یکی از سه فیلمی است که سهگانهء نظامی فورد شناختهشده است و نیز بهشکل غیر قابلبحثی بهترین آنها»با این حکم قطعی شاید استدلال بعدی نویسنده دیگر چندان خواندنی بهنظر نیاید.
کجای فیلم خبرچین،خوش بینانه و ایدهآلیستیست؟کجای خوشههای خشم از خوش بینی و تخیل حرف میزند؟قلعهء آپاچی در اواخر دههء چهل،چه نزدیکی تمایتک خاصی با کلمنتاین عزیزم دارد؟مرد آرام در اوایل دههء 1950 کجا به «فلسفه رواقی»راه میبرد؟پاییز قبیلهء شاین در اواسط (به تصویر صفحه مراجعه شود) دههء 1960 با آن شمایل سفیدپوش وایات ارپ و طنز غافلگیرکنندهاش کجا از وهم و خیال عاریست؟ تحلیل رابین وود جدا از نادرست بودن-که چند سطر پایینتر خود نیز بدان معترف است-،نوعی تلقی سادهانگارانه از تأثیر زمان بر کار مؤلف را نشان میدهد و بیش از آن،نوعی بیقیدی در تقسیمبندی آثار فیلمساز را میرساند."