چکیده:
بحث از رابطه آرمانگرایی به معنای در نظر داشتن اهداف عالیه و چشم بستن بر واقعیتها، با واقعگرایی به معنای منطبق کردن حرکت تنها بر بنیان واقعیتها، دیرینهای بس دور و دراز دارد و به بحثهای درازدامنی منجر شده است. برخی از آیات قرآن، انسان را به در نظر داشتن آرمانها و بیتوجهی به واقعیتها فرا میخوانند و دستهای دیگر، نسبت به غفلت از واقعیتها هشدار میدهند. هر چند در نگاه آغازین، این دو دسته از آیات ناهمخوان به نظر میرسند اما به توجه به آیات دیگری همچون آیات مربوط به در نظر داشتن تعداد افراد دشمن در وجوب جهاد، آیات مربوط به میانهروی در انفاق و... میتوان به این گونه بین آنها جمع کرد که انسان مسلمان ضمن رصد دائمی آرمانها و پایش چشمانداز باید به واقعیتهای موجود توجه داشته باشد. به عبارت دیگر، قرآن انسان را به آرمانگرایی واقعبینانه فرا میخواند. روشن است که فراموشی آرمانها، به انحراف از هدف و مقصد منجر شده و نادیده گرفتن واقعیتها، شکست و عدم توفیق را به دنبال خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
2. قرآن و واقعگرایی در برابر آن دسته از آیاتی که به روشنی بر آرمانگرایی صرف و نادیده گرفتن واقعیتها تأکید میکند، دسته دیگری از آیات وجود دارد که نه تنها انسان را به در نظر گرفتن واقعیتهای بیرونی فرا میخواند بلکه غفلت از این واقعیتها را موجب خسران و پشیمانی انسان میداند و به عبارت دیگر، رویکرد این دسته از آیات کاملا واقعبینانه است.
این آیات اگرچه درباره یتیمان بحث میکند، اما یک حکم کلی و عمومی برای همه موارد را بیان میکند که انسان اختیار مالی که در اختیار اوست، دست افراد کمخرد، طفل یتیم غیر بالغ و طفل بالغی که برای حفظ مال رشد کافی ندارد، ندهد چرا که مال و ثروت مایه قوام و پایداری زندگی انسان است؛ حتی آنچه آیه درباره اموال یتیمان بیان میکند هرچند متضمن دستوراتی اخلاقی است که کسانی که سرپرستی یتیمی را بر عهده میگیرند باید رعایت کنند اما در واقع نشان از نگاه واقعبینانه قرآن به یک واقعیت اجتماعی دارد و آن عبارت از اهمیت ثروت در زندگی انسان است.
آیات دیگری هم از این دست وجود دارد که انفاق در هر چه را که خداوند در اختیار انسان قرار داده، به عنوان یک آرمان بیان نموده است (سبأ/ 39؛ بقره/ 267؛ آل عمران/ 92)؛ یعنی انسان هر چه را که مالکیت حقیقی نسبت به آن ندارد و نسبت به آن علقهای دارد، در راه مالک حقیقی مصرف کند.