چکیده:
محمدامین استرآبادی یکی از علمای مشهور امامیه در قرن یازدهم هجری است. محمدامین تعالیم خود را در کتابی با عنوان الفوائد المدنیه تدوین کرده که در میان آثار او، اثری شاخص است. او مبانی و اندیشههای قرآنی و تفسیری خاصی دارد که این مقاله آنها را با روش توصیفی ـ تحلیلی، مورد شناسایی و نقد و بررسی قرار داد و به نتایج زیر رسید:
استرآبادی تمسک به روایات معصومان را تنها راه رسیدن به صلاح میداند. او مخاطب اصلی قرآن را معصومان دانسته و هر گونه تفسیری را از غیر آنان، تفسیر به رای میشمارد و حجیت ظواهر قرآن در احکام نظری را منکر است. وی همچنین معتقد است که اجماع و عقل، شایسته احتجاج و استناد نیستند و قرآن را جامع همه علوم دانسته و تحریف قرآن را نیز محتمل میشمارد.
بر این عقاید، نقدهای جدی وارد است که عبارتاند از: راه رسیدن به فلاح و رستگاری، تمسک به قرآن و عترت (ثقلین) در کنار یکدیگر است. اختصاص فهم و درک قرآن به امامان هم با معجزه بودن و تحدی قرآن منافات دارد. گرچه درک عمیق و دقیق قرآن، اختصاص به ائمه دارد، ولی دلیلی بر امتناع مطلق فهم آن توسط غیر معصوم نیست. ظهور نداشتن ظواهر قرآن، در تضاد با آیات دعوتکننده به تدبر و تعقل است. تفسیر قرآن بر اساس ضوابط و شرایط، امری ممکن و ضروری است و تفسیر به رای محسوب نمیشود. جامعیت قرآن به معنای جامعیت تامّ نیست؛ بلکه جامعیت در دین و هدایت است. قرآن به دلیل آیه حفظ و عدم سرایت باطل به آن، هرگز تحریف لفظی نشده است.
خلاصه ماشینی:
در پاسخ باید گفت: گرچه بخشهایی از کلام استرآبادی ناظر به احکام نظری است، ولی شواهدی در مجموعۀ گفتار او وجود دارد که بیانگر این است که او ظواهر تمام آیات را بدون وجود تفسیری از معصومان( ، فاقد حجیت میداند؛ به عنوان نمونه: الف) او در عبارتی میگوید: «عدم ظهور دلالة قطعیة وإذن فی جواز التمسک فی نظریات الدین بغیر کلام العترة الطاهرة» (استرآبادی، 1363: 260).
جملهای که مضمون آن در نوشتههای محمدامین استرآبادی تکرار میشود عبارت است از: «استنباط احکام نظری از ظواهر کتاب و ظواهر سنن نبوی جایز نیست، مگر اینکه چگونگی این دو [ظواهر کتاب و سنت نبوی] از طریق بیان اهل ذکر، روشن شده «وأما کلام ابن عباس فمعناه واضح لا غبار علیه وهو أن معانی القرآن بعضها من ضروریات الدین یعرفه المسلمون کوجوب الصلاة والزکاة والحج إما من القرآن أو من غیره وبعضها من ضروریات اللغة یعرفها کل عارف بها وبعضها من النظریات لا یعلمها إلا العلماء وأقول: الظاهر أن مراده علماء آل محمد( لأنه من تلامذة أمیر المؤمنین( والظاهر أنه تکلم موافقا لما سمعه منه( ».
استرآبادی معصومان( را تنها مخاطبان قرآن میداند و میگوید علم قرآن، منحصر در آنان است و دیگران راهی جز مراجعه به اهل بیت( ندارند؛ از این رو، احدی غیر از معصومان( حق رجوع و استفاده و استنباط از آیات قرآن را ندارد.