چکیده:
شکل های ابتدایی نظام وظیفه نخستین بار در چارچوب ارتش های پادشاهی و دولت های مستقل از کلیسا در اروپای غربی به وجود آمد و توانست واسطه ای بین دولت و ملت در ابتدای عصر مدرنیته و وسیله ای برای گسترش نظامی گری حاکمان و شاهان باشد. در ابتدای قرن هجدهم میلادی، تقسیم کار اجتماعی، پیشرفت تکنیکی و صنعتی شدن سبب شد تا ارتش های مدرن و نظام وظیفه که از اولین نهادهای بورکراتیک نیز به شمار می آمدند، شکل بگیرند؛ سپس در انقلاب فرانسه، به عنوان سازکاری اساسی درجهت تامین نیروی انسانی ارتش انقلابی تثبیت شدند. این پدیده که در غرب پس از مجموعه تحولات اندیشه ای و اجتماعی پدید آمده بود، در ایران دوره پهلوی اول به عنوان بخشی از طرح مدرن سازی و تثبیت حکومت استبدادی رضا خان شکل گرفت. بسط عناصر هویت ملی گرایانه و مطیع کردن نیروهای سنتی جامعه ایران دربرابر استبداد مطلقه حکومت به وسیله آموزش ها و هنجارسازی عمومی و فراگیر، از کارکردها و کارویژه های مهم ارتش و نظام خدمت اجباری در کنار تاثیرات و خدمات سیاسی و نظامی دیگرش در تاسیس و ابقای حکومت پهلوی بود. نظام وظیفه علاوه بر خلع سلاح عمومی، به حکومت پهلوی اول این امکان را می داد تا با گسترش اقتدار نظامی، پایه های حکومتش را محکم کند. ایجاد ارتش یکپارچه و خدمت اجباری عمومی یکی از اولین تلاش های سامان مند و همه جانبه برای خلق شهروندان نظام جدید سیاسی مبتنی بر ایده دولت- ملت در تاریخ ایران است.
خلاصه ماشینی:
"هرچند اقدامات رضاخان - که بیشتر با همسویی جریان روشنفکری تجـددخواه و حمایـت قدرت های اسـتعماری صـورت مـ گرفـت - بـه صـورت یکپارچـه و پیوسـته در طـول دو ة بیست ساله انجام شد و تفکیک آن ها چه به لحاظ تحلیلی و چه به لحاظ واقعیت تاریخی، امـری دشوار اسـت ، بـرای بازشناسـی نقـش و وزن هریـک از ایـن اقـدامات و نیـز تـدوین تـاریخ نظام وظیفه ، در این مقاله میکوشـیم تـا چگـونگی ایجـاد و نقـش نظـام وظیفـۀ عمـومی را در چارچوب طرح نوسازی سیاسی و اجتماعی پهلوی اول در ایران مطالعه و بررسی کنیم .
آن گونه که پیش از این نیز یاد شد، رضاخان و روشنفکران و سیاستمداران ، هم داستان با او، برای تحکیم حکومت و یکپارچه سازی قدرت و نوسازی در ایران کوشیدند و اقدامات بسیاری از تأسیس دانشگاه تهران و فرهنگستان تا راه اندازی بانک و نظام آموزشی جدید انجـام دادنـد؛ اما به دلیل بافت اجتماعی روستایی و عشایری ایران آن روز هیچ یـک بـه انـداز ة ارتـش کـارایی نداشت .
اگرچه ایرانیان پس از جنـگ هـای ایـران و روس و به ویژه پس از مشروطه ، به ضرورت ارتش قوی و یکپارچۀ مبتنیبر سپاهیان و سربازان دائمـی پی بردند تا درمقابل تهدیدهای اسـتعمارگران روس و انگلـیس ایسـتادگی کننـ ، ارتـش ملـی رضاخانی و نظام خدمت اجباری او هیچ گاه نتوانست این خواست را محقـق کنـد؛ زیـرا ایـن ارتش ایجاد شده بود تا از کیان پهلوی دفاع کند و تغییرات متناسب بـا بقـای او را در جامعـۀ ایران ، ازجمله ملیگرایی و ناسیونالیسم را محقق کنـد ."