چکیده:
بررسی روش اطمینان به صدور حدیث، تاریخی همپای عصر صدور حدیث دارد. اعتبارسنجی احادیث در بین اصحاب امامیه در دورههای مختلف امری رایج بوده است. نقد محتوای آموزه منسوب به امام(ع)، معیار اعتبار سنجی در دوران ائمه(ع) و محدثان پیشین شیعه است. در این پژوهش، عوامل رویکرد اعتبار سنجی مبتنی بر نقد محتوای آموزههای منسوب به امامان شیعه و پیامدهای آن بررسی و بر این نکته تاکید شده است که این روش، معیار پیشینیان در پذیرش یا رد خبر منسوب به معصومان(ع) بوده است. تفاوت دیدگاه های اعتقادی و سطح استعداد اصحاب، بروز جریان انحرافی غلو و ایجاد فضای تقیه را میتوان مهم ترین عوامل این رویکرد برشمرد. بازخوانی این عملکرد از آن جهت اهمیت دارد که معیار محدثان شیعه در انتقال احادیث به کتاب های خویش و نقد آثار سایر راویان بوده است.
The examination of the method of authenticating the Hadith dates back to the history of Hadith itself. Authenticating the Hadith was common among Shiites in different periods of time. Content criticism of the texts, attributed to Shiite Imams, was the criterion for authenticating the Hadith in the time of Imams and previous Shiite scholars. In this research, the factors of authentication approach, based on content criticism of teachings, attributed to Imams and their consequences, are examined and it will be emphasized that it was the criterion of antecedent Islamic scholars for verification or rejection of traditions attributed to the Imams. The approach of Shiite scholars to comprehend the traditions and to retain them, the status of assurance in authentication of Hadith and examination of the effective factors in presentation of traditions has an important role in this status. The difference of beliefs and Al-As-haab’s (companions’) talent capacity, the emergence of Ghuluw (extremism) and the environment of Taqiyya (religious reservation) in Shiite society can be considered as the most important factors of this approach. Revision of this method is important, because of the fact that it was the criterion of Shiite traditionalists to transmit traditions and to use them in their books, and also to criticize other narrators of Hadith.
خلاصه ماشینی:
قـرآن کريم سخن پيامبر(ص ) را وحي الهي ١ و مبين خود دانسته ٢ است و به اين نکته اشاره دارد که ائمه (ع ) عاري از خطا٣ و صاحبان دانش کتاب ٤ هستند و وارثان دانـش نبـوي هسـتند [٢٠، ج ١، ص ٢٢٣، باب أن الأئمۀ ورثوا علم النبي و جميع الأنبياء و الأوصياء الـذين مـن قبلهم ] و سخنان آنان همچون کلام رسول خدا(ص ) است [٨، ص ٩٣].
شيخ طوسي در کتاب عدة الاصول ١ در اين زمينه مينويسد: «نقل از ضعفا گرچـه بـه کتاب هاي ما راه يافته است اما ضرري بر اعتبار اصول وارد نميکند زيرا اصحاب اماميه با جمع آوري قرائن در پي اطمينان از صدور حديث امام (ع ) بودند و با دست يافتن به چنـين اطميناني روايت را نقل ميکردند، به اين معنا که روايـت داراي قرينـه صـحت را از راوي ضعيف نقل کرده و روايات فاقد آن قرينه را نقل نمي کردند».
گفتني است ثمرٔە اين مبنا آن اسـت کـه اگـر مـتن از لحـاظ محتـوايي هـم سـو بـا آموزه هاي مورد پذيرش اصحاب بود آن را نقل و حمل بر صحت ميکردنـد گرچـه راوي حديث فرد ضعيفي هم چون محمد بن موسي بن عيسي همداني [٢٤، ش ٩٠٤] يا محمد بن علي ابوسمينه [٢٤، ش ٨٩٤] باشد.
اين رويکـرد سـبب شـده اسـت کـه اصـحاب اماميـه ، مجموعه آموزه هاي حديثي نقل شده اشـخاص را بررسـي کـرده و اگـر روايـات راه يافتـه به کتاب راوي، قابل پذيرش بود، به وثاقـت وي و اگـر قابـل پـذيرش نبـود بـه ضـعف او 1 حکم ميکردند.