چکیده:
مفهوم «کلمه» یکی از مفاهیم مهم و در عین حال پیچیده ای است که از دیرباز مورد توجه مکاتب بشری و الهی بوده است. «کلمه» در قرآن کریم نیز جایگاهی ویژه دارد و تکرار این واژه، نماد اهمیت آن است. معناشناسی واژه های قرآنی، از روش های نوین پژوهش در قرآن کریم است و از این رو در نوشتار حاضر با استفاده از برخی روش های نوین معناشناختی، مفهوم«کلمه» تبیین و مولفه های معنایی آن از قرآن کریم استخراج شده است. در این روش از طریق رویکرد همزمانی، چهل و شش آیه مربوط به «کلمه» مورد مطالعه قرار گرفت. با تحلیل کاربردها و از طریق استخراج مفاهیم همنشین و جانشین، مشخص شد که مفهوم «قول» به هسته معنایی کلمه نزدیک تر است و از این رو می تواند جانشین «کلمه» محسوب شود. همچنین مشخص شد که بالغ بر نیمی از آیات اختصاص یافته به «کلمه» در قرآن، درباره خداوند به کار رفته و بیانگر «امر» اوست که از اراده اش نشات می گیرد و بخشی از آن اوامر، به سنت های الهی باز می گردد. در یک آیه نیز «کلمه»، به کافران نسبت داده شده است و بیانگر عقیده آنهاست که عملی را در پی دارد؛ بدین ترتیب «کلمه» در قرآن کریم، قولی است که هم به خداوند متعال و هم به انسان نسبت داده شده است. در بقیه آیات نیز، «کلمه» بدون انتساب به کسی، با صفات و ویژگی های مثبت و منفی متفاوتی همنشین شده است که بر اقوال اعتقادی توحیدی و غیر توحیدی مختلفی دلالت دارد.
The concept of “Kalama” has always been one of the most important and yet complicated concepts that has been brought to attention in human and divine schools of thoughts. “Kalama” has also claimed a special place in the Holy Qur’an، and the repetition of it throughout the Book is a sign of its importance. Semantics of Quranic words is one of the modern methods of investigation in Holy Qur’an. This research، accordingly، has tried to clarify the concept of “Kalama” and to decipher its semantic components from the Holy Qur’an، by using modern semiotics. The synchronic method allowed the study of the 46 verses in the Holy Qur’an that contained “Kalama” within them. After analyzing their application and deciphering syntagmatic and paradigmatic concepts، the results showed that the concept “Ghol” was the closest concept to the core meaning of “Kalama”، and thus could be used as a paradigm for the phrase. Therefore “Kalama” is a speech or saying attributed to both God and human in the Holy Qur’an. However، over half of these 46 verses point to divine commands which result from God’s will or divine traditions. In one verse it points to infidels and reveals their beliefs about their actions. The rest of these verses are not attributed to anything or anyone، rather they are syntagmised with differing positive and negative traits، which express different monotheism and un-monotheism beliefs.
خلاصه ماشینی:
اگرچه طبق ايـن روش ، پربسـامدترين همنشـين «کلمـه »، اسم خاص «رب » است و علاوه بر آن ، اسم عام «لله » نيز در رديـف مـواردي اسـت کـه از بسامد بالايي برخوردار است ، اما بايد گفت که اين واژه ها، با مؤلفه هاي معنـايي «کلمـه »، مستفاد از بافت و سياق آيات ، تفاوت اساسي دارد؛ زيرا واژٔە «کلمه » عملـي اسـت کـه در متن قرآن ، هم به خداوند متعال نسبت داده شده و هم به انسان ، ولـي واژه هـاي «لله » و «رب » اسم هايي هستند که تنها متعلق به خداونـد اسـت و فقـط بـه او نسـبت داده مـي شوند؛ لذا از بين چهار مـورد فـوق ، دو اسـم «رب » و «لله » بـه دليـل تفـاوت اساسـي بـا مؤلفه هاي کلمه و اينکه ما را به واژگان جانشين نميرساند، از بين مـوارد حـذف شـده و تنها دو واژٔە «سبق » و «حق » ـ که داراي ارتباط معنايي ـ نحوي يا مکملي بـا کلمـه انـد و در قالب فعلي به کار رفته اند ـ به دليل اين که مانند کلمه ، نوعي فعاليت و عمل هسـتند و ميتوانند به کشف واژگان بيانجامند، به عنوان پربسامدترين واژگان همنشـين اصـلي و مرتبط با «کلمه » برگزيده ميشوند.
الف ) همنشيني «حق » با کلمه و قول خداوند در پنج آيه از قرآن کريم ، واژٔە «کلمه » با «حق » در ساخت فعل و فـاعلي بـه کـار رفتـه و همنشين شده است که عبارتند از: «کذلک حقت کلمۀ ربک علي الذين فسقوا أنهم لا يؤمنون » (يونس : ٣٣)؛ «إن الذين حقت عليهم کلمت ربک لا يؤمنـون » (يـونس : ٩٦)؛ «أ فمن حق عليه کلمۀ العذاب أ فأنت تنقذ من فـي النـار» (زمـر: ١٩)؛ «...