خلاصه ماشینی:
"33 ابن خلدون در مقدمهء معروفش که با نگرشی بسیار عینی و تجربی-عقلی تدوین شده،چندین فصل دارد که از نظر بحث ما حائز اهمیت است:فصلی انتقادی در بررسی عرفان و تصوف که در آن بیشتر دعاوی متصوفه را رد میکند و بخشی در انتقاد شدید از فلسفه،و فصلهایی در توصیف و تخطئهء کلی سحر و طلسمات و احکام نجوم و کیمیاگری و اکسیر و خواص اعداد و اسرار حروف در فصل مربوط به تصوف فقط دو سه تعبیر غیر انتقادی و حاکی از تأیید دارد: اما گفتگو دربارهء کرامات آن گروه(متصوفه) و خبر دادن ایشان از مغیبات و تصرف آنان در کائنات نیز امری صحیح و انکار ناپذیر است.
نگارندهء این سطور،نظرگاه میانه را میپذیرد یعنی بر آن است که این همه نقل متواتر که از خوارق عادات در حوزهء تمدنهای بزرگ بشری،از جمله تمدن اسلامی،هندی،چینی،یونانی،مصری و غیره هست و سابقهء مکتوب بیش از دو هزار ساله دارد،نیز آنچه در اعصار اخیر به طریق شفاهی به ما رسیده و یا در زمان خود از ثقات شنیده و یا نمونههای کمرنگ آن را در زندگی خویش و خویشان و دوستان و آشنایان دیدهایم،و یک قرن از شروع بررسی علمی آنها در بیش از پنجاه دانشگاه و انجمن و مؤسسهء علمی جهان میگذرد و نتایج انکار ناپذیری به بار آورده است اذعان دارد که این پدیده یعنی خرق عادت یا پدیدههای فرا روان شناسی اگر چه نه همهء موارد و نمونههای آن-صدق و صحت دارد و راه به جایی میبرد و یکسره تصادف و توارد و توهم نیست، و با آنکه در بعضی موارد با شیادی و ماجراجویی و دروغ و دستان آمیخته است،اصیل و نمونههای اصیل آن با حقیقت و با ایمان رابطهء استواری دارد،چنانکه در بسیاری موارد ایمان را شرط رخ دادن این گونه پدیدهها شمردهاند."